رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 480002

دکتر محمد طبیبیان

بودجه تامین بی پروای هزینه حکومت نیست

ساعت 24 - مالیات بخشی از سیاست مالی یک کشور است و سیاست مالی و بودجه ای شامل ساز و کار های دخل و خرج دولت بخش مهمی از مدیریت کلان کشور توسط حکومت است. بنابراین نگاه به مالیات به عنوان ابزار کسب مداخل برای دولت نگاهی ضعیف کوته بینانه و ناقص است.

xfdfdhk
dir="RTL">اندیشمند شهیر قرن بیستم جوزف شومپیتر می گوید هیچ چیز مانند سیاست مالی که حکومت اتخاذ می کند بیان کننده شخصیت و شناسنامه یک تمدن نیست. به عنوان شاهد؛ کارل مارکس گفته است “ در کشور های آسیایی دو بخش در حکومت وجوددارد یکی جنگ برای غارت خارجی دیگری مالیات برای غارت داخلی”. در زمانی که نادر شاه در هند مشغول قتل و غارت بود فرزندش شاهرخ هم با بی رحمی در داخل به غارت مردم مشغول بود چنانکه بسیاری از مردم، شهرها و روستا ها را رها کرده سر به کوه و بیابان گذاردند. یک سیاح فرانسوی به نام جان اوتر که در آن مقطع از ایران عبور می کرد شرح مبسوطی در این مورد ارائه کرده که به دلیل تعدی و غارت نادر و شاهرخ، مردم بسیاری خانه و کاشضانه خود را رها کرده آواره بودند از جمله می گوید در جاده ای که میگذشتم مردی که یک شلوار مندرس به پا داشت دختر بچه خود که پیراهن مردانه مندرسی به تن داشت را برای فروش به من پیشنهاد کرد و گفت اینفرزندم را می فروشم بلکه برای سایرین غذا تهیه کنم. در سال ۱۲۸۴که اولین مجلس تشکیل شده بود ماجرای گرفت دختران قوچانی، به جای مالیاتی که پدرانشان قدرت پرداخت آن را نداشتند، و فروش آنان به ارامنه عشق آباد جنجالی ایجاد کرد. درست است که این ها موارد حاد است اما متاسفانه در کشور ما رواج داشته و تاریخ سر شار از این غارت های بی پروای داخلی است که در چارچوب تَلکه و مداخل حکومت ها و حکومت گران و ایادی آن ها در جریان بوده است. به همین دلیل نیز باید حساسیت فراوان به ساز وکارها معطوف شود.. این مهم نیست که امروز دیگ و دیگ بر و گلیم و موجودی گندم و گاو و گوسفند و مرغ و تخم مرغ و خانه و ملک مردم به زور ستانده نمی شود یا می شود و مردم به کوه می زنند یا از مرز می گریزند بلکه مهم این است که ما آگاهی دقیقی از این ساز و کار ها داشته باشیم و ذات مکانیزم های غارت چه به صورت رانت باشد که انتقال به افراد خاص است یا هر مکانیزم که انتقال به خزانه دولت است را بشناسیم و نسبت به آن حساس باشیم. هنوز کشور ما از غارت داخلی و طولنی مدت زمان قاجار، عقب ماندگی و فقر و تهی دستی گسترده ناشی از آن، کمرراست نکرده است و نباید حساسیت نسبت به چگونگی انتقال منابع ازجامعه، خواه ثروت های طبیعی) مثل در آمد نفت( یا نتیجه تولید و تلاش عده ای به دیگر کسانی که ابزار قدرت را آشکار و پنهان در اختیار دارند) مانند اخذ محصول جهت سهمیه بندی، قیمت گذاری ، مصادره، بیرون راندن رقیب از بازار، اجبار به فروش دارایی ها... امتیازات بودجه ای برای عده ای خاص، امتیاز برخورداری از مداخل خارج از بودجه، اجازه استفاده برخی افراد از امکانات عمومی برای منفعت خصوصی، اجازه خروج منابع و سرمایه های عمومی به خارج از حیطه نظارت و حساب دهی، تخصیص منابع عمومی به فعالیت ها و زمینه هایی که فایده عمومی ندارد( بی توجه بود. ضروری است هوشیار بود که در پشت پرده هر گرد و غباری که ایجاد می شود: چه حرکت های پوپولیستی، چه شعار های احساسی و یا بحران های داخلی و خارجی و ادعاهای عدالت طلبی... این ساز و کار های غارت

را با دقت دید و باز شناخت. بیماری های اجتماعی هم مانند بیماری های فردی ویروس دارند، لیکن نه از نوع ویروس های بیولوژیک بلکه به صورت ویروس های فکری. این ویروس ها هم از نسلی به نسلی و از عصری به عصری سرایت می کنند. به همین دلیل نیز کشور های عقب مانده عوامل عقب ماندگی خود را در طی زمان به دنبال می کشند، واگر چاره ای برای این ویروس ها نکنند از چاله عقب ماندگی بیرون نمی آیند. برای مثال ویروس های فکری؛ تمایل به زور گویی در هر فرصت، تحمیل بی ملحظه به دیگران هر آینه امکان پذیر بود، عوام فریبی، دروغ گویی و مخدوش کردن حقایق، مال دیگران را مال خود دانست، کیسه بیت المال را جیب خود تلقی کردن، مرز بین اموال عمومی و مال شخصی رانشناخت، پریشانی احوال دیگران را از پشت پرده طمع و خود پرستی ندیدن، نسبت به نتایج اعمال خود بر روزگار دیگران بی خیال بودن، حساب نگه نداشت، حساب پس ندادن، مسئولیت نپذیرفت، حق به جانب بودن، خودرا قاضی نهایی دیدن و نتیجه این که همیشه به نفع خود رای دادن، دیگران را به تمکین به خود موظف دانست... این ها هم ویروس های اجتماعی مسری هستند از عصری به عصر دیگر و آنجا که وجه ریالی می یابند بهتر قابل مشاهده و سنجش هستند و می توان در بخش مالیه عمومی رد برخی از آن ها را مشاهده کرد. اگر کشوری با این ویژگی ها معرفی شود این خود یک حالت تمدن است و از آن طرف کشوری که مالیات و بخش مالی در جهت برانگیختن رشد و توسعه، ایجاد رفاه و برابری، بهبود زندگی عمومی و بهروزی است هم نمونه های دیگری از شناسنامه تمدن محسوب می شود. مباحث بخش مالی اقتصاد از جمله مالیات بسیار مفصل و بسیار گسترده و از لحظ فلسفه، تئوری و عمل کرد میدانی وسیع بوده و میلیون ها کتاب و مقاله در باره آن نوشته شده. در اینجا بسیار مختصر وجه کوچکی از مطلب در چند بخش مرور می شود:

یکم؛ در درجه اول این پرسش مطرح است که حکومت چه میزان می تواند از داخل یک اقتصاد بیرون بکشد برای هزینه های خود که بخش بزرگی سوخت شدنی اما ممکن است اجتناب ناپذیر باشد، مانند نگهداری یک ارتش. چه این که به هر دلیل بیش از ظرفیت اقتصاد از آن بیرون کشیده شود کل درخت اقتصاد ممکن است خشک شود. در جنگ اول جهانی، آمریکا که به دلیل دوری از جبهه ها وضع بهتری داشت ۵۲درصد تولید ملی خود را خرج جنگ کرد که ۲۲درصد آن مستقیما از طریق مالیات ۸درصد استقراض داخلی که بعدا از طریق مالیات تامین شد و 20 درصد خلق پول که بعدا مالیات تورمی شد تامین کرد. عواملی که زمینه را برای بحران بزرگ آماده ساخت. درسی که از این تجربه گرفته شد در جنگ دوم، منجر به توسعه سیستم حساب های ملی شد. ایجاد سیستم حساب های ملی برای فهم ودرک این که گاو اقتصاد چه میزان ظرفیت دارد برای دوشیده شدن و بیش از آن نه، چون خود گاو هم میرا است. نظام حساب های ملی که امروزه جهانی است از این سابقه زاده شد. بسیاری از پژوهش هایی که به دلیل بروز انقلاب ها اشاره می کنند، انقلاب هایی که نشان فروپاشی نظم های سیاسی و اجتماعی هستند، همیشه بریک نکته انگشت گذارده اند و آن نیز مالیات گیری بی پروا است. بنا بر این نمی توان تصور کرد که بودجه یعنی تعیین بی پروای هزینه حکومتی و سپس جستجو برای تامین آن هزینه از منابع مردم به هر شکل و روش ممکن.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها