کد خبر
542922
دیدن و نشنیدن و نگفتن درد را درمان نمیکند
ساعت 24- دگرگونیها در ایران در برخی از مسالهها شتابان و روزانه شده و در برخی دیگر از مقولهها با رسوبی تاریخی روبهرو هستیم. دگرگونیها با نهادینه شدن پیامدهای ویروس کرونا و با ادامه داستان تحریم و رقابتهای تا مرز دگرکشی روانی رقیب از سوی متقاضیان قدرت دولت همه جنبههای زندگی ایرانیان را درنوردیده است.
دگرگونی در کسب و کار، دگرگونی در روش زندگی خانوارها به ویژه جوانان، دگرگونی در مناسبات نهادهای مدنی به ویژه جوانان، دگرگونی در مناسبات نهادهای مدنی با نهادهای حاکمیتی، دگرگونی در دیدگاه رهبران حزبها و جمعیتهای سیاسی و سرانجام دگرگونی در مناسبات ایران و جهان را میتوان در یک چشم برهم زدن دید. رشد بهتانگیز شبکههای اجتماعی و ناتوانی دولتهای گوناگون از جمله ایران از کنترل آنها و ناتوانی رسانههای حکومتی ایران در نگه داشتن مخاطبان و رویآوری شهروندان به شبکههای اجتماعی، راه را برای آگاهی یافتن شهروندان از رخدادها، تفسیرها و گزارشهای تحلیلی هموار و برای پنهانسازیهای حکومتی ناهموار کرده است.
واقعیت این است که شهروندان ایرانی که روش زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تازهای را تجربه میکنند با دیدن نارساییها و کجیها و کاستیهای روزافزون و ناتوانی نهادهای ادارهکننده کشور از بدتر شدن روزگار، این روزها سرسام گرفته و چون راهی برای جلو رفتن و چشماندازی برای روشن شدن چراغ آینده نمیبینند گروه بزرگی سر در گریبان کرده و خاموش و بیسخن شدهاند و گروهی اما صدایشان هر روز بلندتر میشود. آموزگاران، کارمندان نهادهای دولتی، کارگران، کشاورزان، پیشهوران خردهپا، بازرگانان و کارخانهداران، نویسندگان و روشنفکران به شکلهای گوناگون نارضایتی خود را به وضعیت موجود نشان میدهند. این گروههای گوناگون و از سوی دیگر نهادهای ادارهکننده کشور انگار در دو دنیای دیگر زندگی میکنند و سخنان همدیگر را نمیشنوند، نمیبینند و نمیفهمند. این کنش و واکنش سرد و از روی نادیده گرفتنها همواره راه را برای پیامدهای ناشناس باز میکند و اگر به این روزگار پایان داده نشود توانایی برای دیدن گام بعدی شهروندان کاهنده خواهد شد.
بازگویی و فاشگوییها درباره برخی مسائل که شهروندان را نگران میکند تا جایی که به امنیت ملی- البته در معنایی که آن را به همه چیز گسترش دهیم- و دیدن دردهای شهروندان و گام برداشتن در راه کاهش و نابودی دردهای آنها در کوتاهمدت یک ضرورت است و ندیدن و نشنیدن و نفهمیدن رنج مردم اصل وجود درد را از بین نمیبرد. شهروندان باید در برابر رنجی که از سیاست خارجی و استقلالخواهی در این بستر از راه ادامه تحریمها میکشند، بدانند چه به دست میآورند.
واقعیت این است که شهروندان ایرانی که روش زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تازهای را تجربه میکنند با دیدن نارساییها و کجیها و کاستیهای روزافزون و ناتوانی نهادهای ادارهکننده کشور از بدتر شدن روزگار، این روزها سرسام گرفته و چون راهی برای جلو رفتن و چشماندازی برای روشن شدن چراغ آینده نمیبینند گروه بزرگی سر در گریبان کرده و خاموش و بیسخن شدهاند و گروهی اما صدایشان هر روز بلندتر میشود. آموزگاران، کارمندان نهادهای دولتی، کارگران، کشاورزان، پیشهوران خردهپا، بازرگانان و کارخانهداران، نویسندگان و روشنفکران به شکلهای گوناگون نارضایتی خود را به وضعیت موجود نشان میدهند. این گروههای گوناگون و از سوی دیگر نهادهای ادارهکننده کشور انگار در دو دنیای دیگر زندگی میکنند و سخنان همدیگر را نمیشنوند، نمیبینند و نمیفهمند. این کنش و واکنش سرد و از روی نادیده گرفتنها همواره راه را برای پیامدهای ناشناس باز میکند و اگر به این روزگار پایان داده نشود توانایی برای دیدن گام بعدی شهروندان کاهنده خواهد شد.
بازگویی و فاشگوییها درباره برخی مسائل که شهروندان را نگران میکند تا جایی که به امنیت ملی- البته در معنایی که آن را به همه چیز گسترش دهیم- و دیدن دردهای شهروندان و گام برداشتن در راه کاهش و نابودی دردهای آنها در کوتاهمدت یک ضرورت است و ندیدن و نشنیدن و نفهمیدن رنج مردم اصل وجود درد را از بین نمیبرد. شهروندان باید در برابر رنجی که از سیاست خارجی و استقلالخواهی در این بستر از راه ادامه تحریمها میکشند، بدانند چه به دست میآورند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.