رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 565836

آیا ریاض بدون تعیین تکلیف برجام، روابطش را با تهران احیاء می کند؟

مهندسی معکوس دیپلماتیک آمریکا برای ایران/ احیای روابط جمهوری اسلامی و عربستان به معنای پایان رقابت های دو طرف نیست

ساعت24-ضمن بیان این نکته که احیای روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به معنای پایان رقابت های دو طرف در سطح منطقه غرب آسیا نیست، باید تشریح کرد تا زمانی که مسئله احیای برجام به نتیجه نرسد و توان موشکی، نفوذ منطقه‌ای و از همه مهمتر از جنگ یمن تعیین تکلیف نشود عملاً احیای روابط ایران و عربستان سعودی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

ایران
html>

از ماه آوریل سال جاری و به موازات برگزاری نشست وین به منظور احیای برجام در بغداد، پایتخت عراق هم نشستی با دستور کار احیای روابط ایران و عربستان سعودی آغاز به کار کرد. دور چهارم این نشست بین مقامات تهران و ریاض برگزار در ماه سپتامبر برگزار شد که طبق اخبار واصله قرار است که طی روزها و هفته های آتی به بازگشایی مجدد کنسولگری های ایران و عربستان در شهرهای جده و مشهد بینجامد. این اخبار نشان می دهد که افق احیای مناسبات تهران و ریاض روشن است، ولی در این میان بسیاری اعتقاد داشته و دارند که احیای روابط دو کشور تا حد بسیار زیادی به دیگر مسائل مانند احیای برجام، پایان جنگ یمن و رفع نگرانی در خصوص توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران ارتباط دارد. حال که عربستان سعودی در سایه تاخیر دولت رئیسی برای آغاز مذاکرات وین، احیای روابط با جمهوری اسلامی ایران را به شکل جدی در دستور کار قرار داده است به نظر می‌رسد که این گزاره تحلیلی زیر سوال رفته باشد. دیپلماسی ایرانی در همین رابطه و برای بررسی دقیق تر میزان ارتباط احیای روابط ایران و عربستان به دیگر مسائل از احیای برجام تا پایان جنگ یمن و ...، گفت‌وگویی را با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین کشور و تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل پی گرفته است که در ادامه از نظر می گذرانید:

تا پیش از این تصور و ارزیابی کارشناسان و تحلیلگران این بود که احیای روابط منطقه ای ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس با محوریت عربستان سعودی منوط به تعیین تکلیف برجام است. لذا تا زمانی که برجام احیاء نشود احیای روابط با سعودی ها عملا غیر ممکن است. در همین رابطه اعتقاد آن بود که احیای برجام موتور محرکه احیای روابط ایران و عربستان خواهد بود، کما اینکه به موازات آغاز نشست وین برای احیای برجام شاهد آغاز به کار نشست بغداد با دستور کار احیای روابط تهران – ریاض هم بودیم، اما این روزها تحولات دیپلماتیک خلاف این گزاره را نشان می دهد. چرا که ریاض بدون آغاز گفت وگوهای وین و بلاتکلیفی در خصوص برجام توسط دولت رئیسی به سمت احیای رابط با جمهوری اسلامی پیش رفته است تا جایی که اخبار حکایت از توافق برای بازگشایی کنسولگری های دو کشور دارد. آیا به واقع عربستان بدون تعیین تکلیف برجام به سمت احیای روابط با ایران گام برداشته است؟

خیر، مگر می شود که کشورهای همسایه ایران به خصوص کشورهای حوزه خلیج فارس و در صدر آنها عربستان بدون تعیین تکلیف برجام و آسوده شدن خیالش از بابت پرونده فعالیت های هسته ای ایران به سمت احیای روابط با جمهوری اسلامی گام بردارد؟ اینها علاوه بر آن است که نگرانی ها بابت توان موشکی و نفوذ منطقه ای ایران هم کماکان مطرح است و تا زمانی که این مسئله هم حل و فصل نشود عملا احیای روابط منطقه ای ایران که اکنون در دستور کار دولت رئیسی است راه به جایی نخواهد برد.

پس چرا به ادعای فرانس پرس، بلومبرگ، فایننشال تایمز و برخی دیپلمات های اروپایی، نشست بغداد بدون آغاز به کار نشست وین تا پای بازگشایی کنسولگری های ایران و عربستان در جده و مشهد پیش رفته است؟

ابتدا به ساکن لازم به ذکر است تلاش برای بازگشایی مجدد کنسولگری های ایران و عربستان در خاک دو کشور به مسائل زیارتی باز می‌گردد. خصوصاً اینکه سعی بر آن است دو طرف به موازات مدیریت بیماری کرونا احیای حج عمره و زیارت شیعیان عربستان در مشهد، قم و ... در دستور کار قرار گیرد. بنابراین بازگشای کنسولگری ایران و عربستان بیشتر نوعی مدیریت دیپلماسی زیارتی است. مضافا نکته مهمتر اینجاست که تلاش دیپلماتیک سعودی ها برای تنش زدایی متفاوت از احیای کامل روابط با جمهوری اسلامی ایران است. به هر حال ما در طول قریب شش سال گذشته شاهد انباشت مجموعه‌ای از اختلافات، تنش‌ها و درگیری ها بین دو طرف بوده ایم. ضمن اینکه پروژه جنگ های نیابتی در منطقه بین ایران و عربستان هم با سابقه ده ساله و مشخصا از جنگ سوریه سایه جدی بر عدم احیای روابط دو کشور دارد، به گونه‌ای که بسیاری معتقدند بحران ها و ناامنی های کنونی در غرب آسیا حاصل رقابت های ایران و عربستان سعودی است؛ رقابت هایی که هزینه‌های بسیار زیاد و گزافی از حیث سیاسی و دیپلماتیک و به خصوص اقتصادی، تجاری و امنیتی را برای هر دو کشور به دنبال داشته تا جایی که عربستان سعودی و به طریق اولی جمهوری اسلامی ایران را با بحران اقتصادی ناشی از تداوم و تشدید این رقابت های منطقه ای مواجه کرده است. ذیل همین بحران های اقتصادی دیگر توش و توانی برای تداوم این درگیری ها وجود ندارد. از رو تلاش های دیپلماتیک به سمت تنش زدایی در روابط ایران و عربستان سعودی پیش رفته است تا از هزینه‌های دوطرف کاسته شود. اما قطعاً تا زمانی که مسئله احیای برجام به نتیجه نرسد و توان موشکی، نفوذ منطقه‌ای و از همه مهمتر از جنگ یمن تعیین تکلیف نشود عملاً احیای روابط ایران و عربستان سعودی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و این تلاش های دیپلماتیک و نشست های بغداد صرفاً در حد تنش‌زدایی های اولیه سیاسی بین تهران و ریاض باقی خواهد بود. حتی اگر بر فرض محال هم نشست بغداد به احیای کامل روابط ایران و عربستان و بازگشایی سفارت های دو کشور در تهران و ریاض بینجامد، مطمئناً در ادامه همین چالش ها و موانع به قطع مجدد روابط منجر خواهد شد.

چرا؟

چون روابط دو طرف در شکننده ترین حالت ممکن قرار دارد. کافی است که یک اتفاق، یک موضع گیری نابه جا، یک تصمیم غلط و ... روی دهد تا همه چیز دوباره به نقطه صفر باز گردد. خصوصا با روی کار آمدن دولت رئیسی که به یکدست شدن قدرت و قبضه کامل کشور توسط «میدان» انجامیده است، احتمال ظهور و بروز تحرکات، تصمیمات، واکنش ها و مواضع به اصطلاح انقلابی و شعارهای مخرب بیش از گذشته وجود دارد. اما پیرو نکته ای که در سوال نخست به آن اشاره داشید، یعنی احیای برجام موتور محرکه احیای روابط ایران و عربستان است که بی شک چنین است، اگر در ادامه تهران و دولت رئیسی آغاز مذاکرات با اعضای ۱+۴ و آمریکا را برای احیای برجام در دستور کار قرار دهد بی‌شک عربستان با دور تندتری به سمت احیای مناسبات با ایران پیش خواهد رفت، چون هم باعث کاهش هزینه های اقتصادی و امنیتی برای ریاض در جنگ یمن خواهد شد و هم این تنش زدایی می تواند امتیازات دیگری برای سعودی ها در خصوص دیگر پرونده ها را به دنبال داشته باشد.

یعنی به باور شما ریاض به دنبال جلب اعتماد تهران با هدف ایجاد انعطاف در ایران برای دیگر پرونده ها از توان موشکی تا نفوذ منطقه ای گرفته تا جنگ یمن و ... است؟

اگر غیر از این باشد باید شک کرد. چون همان گونه که عنوان داشتم و دوباره تاکید می کنم تا زمانی که مسئله احیای برجام به نتیجه نرسد و توان موشکی، نفوذ منطقه‌ای و از همه مهمتر از جنگ یمن تعیین تکلیف نشود عملاً احیای روابط ایران و عربستان سعودی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. شما از زمان آغاز به کار نشست وین شاهد بودید که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و به خصوص سعودی ها بارها و بارها خواستار پیوستن به مذاکرت وین بودند تا نگرانی های آنها هم در این مذاکرات لحاظ شود. در ادامه بارها از جانب همین کشورهای حاشیه خلیج فارس عنوان شد که اگر حضور آنها در مذاکرات وین مقدور نیست، حداقل نگرانی های این کشورها در خصوص توان هسته ای، توان موشکی و نفوذ منطقه ای ایران رفع شود. اکنون که به نظر می رسد، نه بستر و فضایی برای حضور کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در مذاکرات وین وجود دارد و نه رفع نگرانی های آنها در خصوص توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران هم در مذاکرات وین لحاظ می شود، چون عملا نشست وین با دستور کار احیای برجام است، عربستان سعودی سعی دارد با یک نشست مستقل و تلاش دیپلماتیک جداگانه در بغداد نگرانی های خود را در خصوص جمهوری اسلامی ایران رفع کند.

اگر ذیل آن چه که باور دارید ریاض به دنبال جلب اعتماد تهران با هدف انعطاف ایران در دیگر پرونده ها از توان موشکی تا نفوذ منطقه ای و جنگ یمن است، آیا می توان این ادعا و گزاره تحلیلی را هم مطرح کرد که ریاض، نه بنا به خواست خود و جبر ناشی از افزایش هزینه های رقابت با ایران، بلکه به نیابت از اروپا و ایالات متحده، ذیل یک پروژه «مهندسی معکوس دیپلماتیک» آمریکایی به دنبال نرم کردن جمهوری اسلامی به واسطه نشست بغداد است؟

قطعاً می‌توان این گزاره تحلیلی را هم جز سناریوهای موجود در نظر گرفت. به هر حال زمانی که ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی، چه در دوره حسن روحانی و چه در دولت سید ابراهیم رئیسی نتوانسته‌اند جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکره برای احیای برجام بکشانند، احتمالا سعی شده است از مسیر دیگری یعنی احیای روابط با عربستان سعودی این مسئله در دستور کار قرار گیرد. چون اینجا مسئله دولت حسن روحانی، سید ابراهیم رئیسی یا هر رئیس جمهور اصلاح طلب و یا اصولگرا نیست، بلکه مسئله حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی ایران است که باید به مذاکره برای احیای برجام تن بدهد، ولی تا به اکنون این رضایت از سوی جمهوری اسلامی صورت نگرفته است. بنابراین آمریکایی‌ها و سه کشور اروپایی سناریوی دیگری را در دستور کار قرار دادند، به خصوص آنکه جمهوری اسلامی، هم در زمان دولت سید ابراهیم رئیسی و پیشتر در دوره حسن روحانی و از همه مهمتر در سطح نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبری سعی داشته و دارند که مناسبات خود را در سطح منطقه به خصوص با کشورهای حاشیه خلیج فارس با محوریت عربستان‌سعودی احیاء کنند. این یک فرصت مغتم برای واشنگتن و اروپایی هاست تا از مسیر احیای روابط تهران – ریاض، احیای برجام محقق شود. اینجاست که نشان می دهد پروژه مهندسی معکوس مدنظرتان برای احیاءی برجام از طریق احیای روابط ایران و عربستان می تواند تا اندازه ای نزدیک به واقعیت باشد.

حضرتعالی عنوان داشتید که بحران های امنیتی منطقه غرب آسیا به دلیل رقابت های میان ایران و عربستان سعودی وجود آمده است. حال اگر مذاکرات کنونی به احیای روابط تهران و ریاض بینجامد شاهد فروکش کردن بحران های امنیتی منطقه خاورمیانه خواهیم بود؟ آیا احیای روابط دو کشور به معنای توقف و پایان رقابت های دو کشور در سطح منطقه است؟

خیر. احیای روابط ایران و عربستان به معنای پایان رقابت های دو کشور در سطح منطقه خاورمیانه نیست، بلکه به معنای مدیریت درست و عقلانی این رقابت خواهد بود. به معنای درست‌تر کلمه باید عنوان کرد که احیای روابط ایران و عربستان سعودی یعنی مدیریت تبعات و آثار مخرب و نیز تلاش برای کاهش هزینه های انسانی، امنیتی، دیپلماتیک، لجستیکی و نظامی رقابت ایران و عربستان در غرب آسیا است. به هر حال به دلیل رقابت های تهران و ریاض در خاورمیانه، نه تنها هزینه های بسیار زیادی را به ایران و عربستان وارد کرده که حتی کشورهای منطقه از یمن، لبنان، سوریه، عراق، فلسطین گرفته تا خود قطری ها، ماراتی ها و دیگر کشورها به طور مستقیم یا غیر مستقیم و با شدت و ضعف از این رقابت های ایران و عربستان سعودی و جنگ های نیابتی دو طرف متضرر شده‌اند. بنابراین اگر روابط ایران و عربستان سعودی احیاء شود دو طرف با توجه به اتفاقاتی که در این چند سال روی داده است به سمت نوعی مدیریت رقابت پیش خواهند رفت تا هزینه های کمتری برای آنها و در کل منطقه به وجود آید.

طی مصاحبه چندبار به هزینه‌های رقابت و تنش ایران و عربستان برای دو کشور و کشورهای منطقه خاورمیانه اشاره داشتید. در این بین به نظر می رسد که ایران به دلیل تحریم‌های ایالات متحده آمریکا و سیاست فشار حداکثری کاخ‌سفید به طریق اولی و به شکل جدی تری از تبعات و آثار رقابت های منطقه ای با عربستان سعودی، به خصوص در حوزه اقتصادی و تجاری لطمه و آسیب دیده است. در این رابطه بسیاری از کارشناسان معتقدند وضعیت ایران از نظر اقتصادی و معیشتی به نقطه بن‌بست رسیده است، به گونه‌ای که دیپلماسی و سیاست خارجی را هم تحت تاثیر قرار داده است. حتی این ادعا هم وجود دارد که سکوت و مماشات جمهوری اسلامی ایران در برابر زیاده‌خواهی‌های الهام علی اف و جمهوری آذربایجان در منطقه قفقاز جنوبی به دلیل نبود اقتصاد فعال و بحران معیشت در داخل کشور است که توان چانه‌زنی دیپلماتیک ایران را تحت الشعاع قرار داده است. لذا ایران نمی‌تواند از موضع بالا و قدرتمند با کشورهای فرامنطقه‌ای و منطقه‌ای برخورد کند. حال سوالی که اینجا ذهن را درگیر می‌کند این است که اساساً احیای مناسبات ایران و عربستان سعودی علاوه بر تبعات امنیتی و دستاوردهای دیپلماتیک چه آورده اقتصادی و تجاری می‌تواند برای کشور به دنبال داشته باشد، به ویژه آنکه شما تاکید داشتید تا زمان احیای برجام، احیای روابط ایران و عربستان در هاله ای از ابهام باقی می‌ماند؟

ابتدا به ساکن متاسفانه ذیل نکته درست شما به دلیل تحریم ها و سیاست فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا و تأخیر نابه جای جمهوری اسلامی ایران، به خصوص با آغاز به کار دولت سید ابراهیم رئیسی در بازگشت به میز مذاکره و احیای برجام عملاً اقتصاد و معیشت کشور به یک نقطه بحرانی رسیده است. ببینید به اصطلاح حضرات تمامیت خواه در داخل کشور، جمهوری اسلامی در سایه توان هسته ای، توان موشکی و نفوذ منطقه ای به یکی از ابرقدرت های منطقه بدل شده است، این در حالی است که ابرقدرت منطقه اکنون کارش به جایی رسیده که باید به هند نفت بفروشد و در ازایش برنج بگیرد، به سریلانکا نفت بدهد در ازایش چایی بگیرد و ...؛ آیا این در شان ملت و مردم ایران است؟! مضافا باید پرسید که این پروژه بچگانه و به دور از شأن ایران که کماکان توسط جمهوری اسلامی در دستور کار است و ذیل آن بخواهیم به دیگر کشورها نفت بفروشیم و در ازایش کالاهای اساسی وارد کنیم تا کی می تواند ادامه پیدا کند؟! به فرض آنکه این سیاست غلط ادامه هم پیدا کرد، آیا دیگر نیازهای جمهوری اسلامی ایران به خصوص در حوزه تولید برای واردات تکنولوژی، ابزارآلات و مواد اولیه را می توان با تهاتر کالایی وارد کرد؟‍! قطعا خیر، چون تمام این مسائل به مناسبات آزاد بانکی و رفع تحریم‌ها نیاز دارد. از طرف دیگر تا زمانی که برجام احیاء نشود و تحریم‌ها لغو نگردد بستر برای مناسبات اقتصادی ایران با کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای وجود ندارد. یعنی شاید در عمل روابط و مناسبات سیاسی و دیپلماتیک وجود داشته باشد، ولی بی شک بدون احیای برجام این روابط نمی‌تواند آورده و دستاورد اقتصادی و تجاری برای ما به دنبال داشته باشد، خصوصاً که دولت رئیسی سعی می کند از احیای روابط با همسایگان آورده اقتصادی دست پیدا کند. این در حالی است که رسیدن به این مهم عملا غیر ممکن است، چرا که کشورهای همسایه تا زمان احیای برجام نمی توانند و نمی خواهند که روابط تجاری با ایران را احیاء کنند.

دیپلماسی ایرانی

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها