فرهاد نیلی : دغدغه حاکمیت معیشت مردم نیست
ساعت24-برادران نیلی حالاچند سالی است دیگر در مسوولیت های دولتی نیستند و آسان تر از گذشته و با لکت زبان کمتر حرف می زنند. فرهاد نیلی که سالهاست دیگر با دولت کاری ندارد و به تازگی مدیریت عاملی یک شرکت مدرن مالی را بر عهده گرفته است در سخنانی بسیار مهم به بهانه طرح اصلاح نظام بانکی که از سوی برخی اعضای مجلس یازدهم تهیه و قرار است در صحن علنی مجلس بررسی شود به این موضوع پرداخته است که این قانون به این دلیل که وظیفه اصلی بانک مرکزی یعنی مهار تورم را از چنگ این نهاد بیرون می اورد طرحی است که نشان می دهد حاکمیت به فکر معیشت شهروندان نیست .
نیلی، اقتصاددان و متخصص حوزه پولی و بانکی در نشست اتاق تهران به تحلیل طرح بانکداری مجلس پرداخت و گفت: یکی از شاخصهایی که بر اساس آن میتوان نظام حکمرانی را ارزیابی کرد، این است که دغدغههای لایههای پایینی جامعه، به چه میزان در لایههای بالایی توجه حاکمیت را جلب میکند . در واقع از نظر اقتصاددانان، یکی از وظایف حاکمیت، تجمیع ترجیحات مردم است؛ به نحوی که حاکمیت این ترجیحات را به سیاست تبدیل کند، سیاست تبدیل به اقدام شود و اقدام هم دغدغهها را تغییر دهد. او با بیان اینکه یکی از مظاهر مهم این فرآیند تورم است، ادامه داد: یکی از ویژگیهای تورم آن است که در لایههای پایینتر جامعه به دغدغه مهمتری تبدیل میشود و در لایههای بالاتر، توجه کمتری میگیرد. یعنی کاملا از یک ماهیت نامتقارن برخوردار است. به بیان دیگر، اصلا لازم نیست کسی مردم را نسبت به تورم هوشیار کند. مردم لحظه به لحظه تورم را احساس میکنند و تمام تصمیماتشان و حتی اخلاق عمومی، تحت تاثیر تورم آسیب بسیار دیده است.نیلی با بیان اینکه پدیده زوال اخلاق عمومی به دلیل تورم مقوله بسیار مهمی است، ادامه داد: شاید چیزی مهمتر از تورم در زندگی مردم موثر نبوده و سهم این پدیده، به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای اجتماعی بسیار بالاست؛ در این میان، تصمیمات سیاستگذاران معیار خوبی برای سنجش میزان اهمیت تورم برای آنان است. بنابراین، وقتی نمایندگان مجلس دور میز مینشینند و میخواهند قانون بانک مرکزی را بنویسند، معلوم میشود چقدر تورم برایشان مهم است.
او با اشاره به اینکه بانک مرکزی ایجاد شده که تورم را کنترل کند، توضیح داد: بانکهای مرکزی تاسیس شدهاند تا نظام بانکی از همه مزایای خلق پول و اعتبار بهرهمند شود ولی بانک مرکزی مانع از آن شود که خلق پول تبدیل به تورم در زندگی مردم شود.نیلی در ادامه گفت: ایران میان دو کشوری (عراق و افغانستان) قرار گرفته است که از لحاظ سیاسی بیثباتترین کشورهای جهان شناخته میشوند و از قضا یکی از بهترین قوانین بانک مرکزی را دارا هستند. این نشان میدهد که میشود، بیثباتترین نظام سیاسی را تجربه کرد اما در عین حال، تورم پایین یا ملایمی داشت. همچنین این نشاندهنده آن است که یک بانک مرکزی مقتدر که اقتدارش براساس قانون تعریف میشود، چقدر میتواند نظام پولی را از تحولات سیاسی دور و ایزوله نگه دارد. او افزود: تصور من این است که ما تاکنون دچار یک تجاهل بودیم که فکر میکردیم تورم مهم است. در حالی که زمانی که سیاستمداران دور میز نشستند، معلوم شد که واقعا تورم برایشان مهم نیست؛ چرا که نشستند و قانونی را نوشتند که در آن ردی از کنترل تورم دیده نمیشود.
نیلی در ادامه با اشاره به مطالعهای که اتاق تهران در مورد نسخه قبلی قانون بانکداری به انجام رساند و پیشنهاداتی که به مجلس ارائه کرد، گفت: ما تا قبل از تصویب نسخه فعلی، به اشتباه تصور میکردیم نسخه ۱۴۰۰ مصوب کمیسیون اقتصاد مجلس بازتاب نظرات تمام حاکمیت است. اما معلوم شد که نیست. میتوان این تعبیر را به کار برد که کمیسیون اقتصاد مجلس در قالب طرح پیشین، تورم را پشت آمبولانسی بسته بود که بانکهای خصوصی را باید کنترل کرد. چون همه مسیر را برای این آمبولانس باز میکردند، پشت سر آن تورم هم میرفت. با تغییر دولت، مجلس براساس استمزاجی که از شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت و دولت کرد، متوجه شد چنین چیزی رای نمیآورد و بنابراین اقدام به نگارش طرح جدید کرد و تمام موادی را که تصور میشد، ممکن است برای کنترل تورم، اقتداری برای بانک مرکزی قائل شود، حذف کردند. نیلی با اشاره به اینکه، طرح جدید بانکداری، جلوه بارزی از نگرش حاکمیت نسبت به بانک مرکزی است، ادامه داد: انتظار حاکمیت ما از بانک مرکزی، نهادی است که دستهای مقتدری برای کنترل بانکهای خصوصی دارد، اما مغز این نهاد قدرت تصمیمگیری نداشته باشد. بنابراین تمام اختیارات مورد نیاز در این زمینه را به آن داده، اما هیچ اختیاری برای اتخاذ تصمیمی خلاف خواسته دولت ندارد.
نیلی با تاکید بر اینکه بر اساس طرح بانکداری جدید، رئیسکل در یک مقام فرودست نسبت به ارکان بالادستی بانک مرکزی قرار گرفته؛ در حالی که از اختیارات لازم برای کنترل بانکها برخوردار است، ادامه داد: وضعیت بانک مرکزی در این طرح، شبیه فرزندی است که والدینش او را هر روز به باشگاه میفرستند تا یک بدنساز قوی شود تا هر زمان خانواده درگیر یک دعوا شد، بتواند طرف مقابل را تنبیه کند. اما همین خانواده اجازه نمیدهد که این فرزند در مورد کوچکترین مساله خانوادگی تصمیم بگیرد. به نظرم این ساختار در جهان بینظیر است؛ بدنی با مغز بسیار کوچک و دستان بسیار قوی که هر وقت گفتند برو کلاه بیاور، کلاه را با سر بیاورد.این اقتصاددان با بیان اینکه این روزها سرنوشت ما و فرزندان ما در میدان بهارستان در حال رقم خوردن است، ادامه داد: البته این نگرانی وجود دارد که اگر این طرح پس از تصویب در مجلس، در شورای نگهبان رد شود، ممکن است با ارجاع به مجمع از این هم بدتر شود.