قراربودهمه راضی باشند اما همه ناراضی اند
ساعت 24 - تندروترین گروههای سیاسی هوادار سرسخت نظام جمهوری اسلامی نیز دیگر حتی ملاحظه رقبای اصلاح طلب یا غربگراها یا حتی دولتهای متخاصم را کنارگذاشته و اعتراف می کنند شهروندان ایرانی از نظر کسب وکار و معیشت نسبت به دهه های پیشین با عقب نشینی آشکار و انکار ناشدنی روبه روشده و کشور شاهد گسترش فقر وپرشمارتر شدن فقرا شده ودر مقایسه با کشورهای رقیب در منطقه بسیار عقب مانده است. چرا به اینجارسیده ایم ونقش تصمیم های نهاددولت که حتی در دوره اصلاحات نیز تابعی از نهادهای بالا دستی قدرت بود چیست؟
دولتهای ایران بهطور ارادی در همه سالهایی که نیازبه رای کارگران داشته اند برای جلب نظر آنها با استفاده از قانون کار موجود از آنها در برابر کارفرمایان حمایت کرده اند. دولتهای ایران با خرید کالای کشاورزان به صورت خرید تضمینی و دادن بذر و کود و سم یارانهای به کشاورزان در کوشش کرده اند کشاورزان وروستانشیتان را به مثابه یک جامعه درون جامعه بزرگ ایران متحد خود سازند. دولتهای ایران هرگاه احساس کردهاند به کمک پیشهوران و اصناف نیاز دارند با دادن وامهای کمبهره که در حقیقت پول شهروندان بوده است از آنها حمایت کردهاند. دولتهای ایران به علاقهمندان به سفرهای خارجی ارز ارزان میدادند و به بازرگانان نیز ارز ارزان تخصیص میدادند و همزمان با افزایش تعرفه از کارخانهداران حمایت میکردند. راهبرد راضی نگه داشتن همه قشرها به روزنامهداران و روزنامهنگاران، به سینماگران و به روشنفکران و نویسندگان داستان و رمان و حتی به استادان دانشگاه نیز به شکل پنهان و آشکار یارانه داده است.نهاددولت درایران تا سال 1397 وپیش از تحریم نفت از سوی امریکا با فراز وفرودهایی نقش یادشده دربالا رابه خوبی ایفا کرده است اما از این سال به بعد وبا کاهش وسقوط درامد حاصل از صادرات نفت وحتی از اوایل ایل دهه 1390 با سقوط رشد تولید ناخالص داخلی ومنفی شدن آن ، نه تنها توانایی راضی نگهداشتن همه اقشارراازدست داده استبلکه با وعده های ناممکن برشدت نارضایتی مردم اضافه کرده است.
اکنون ایران جامعه ای است با دولتی ناکارامد و ضعیف ، خزانه ای خالی از دلارهای نفث وشهروندانی با قدرت خرید کاهش یافته و کشوری که درهای سرمایه گذاری رابرروی خارجی ها بسته است. الان جامعهای با انبوه تنگناها و مسائل حلنشده داریم ودیگر پولی درخزانه دولت نمانده که برای خرید گندم کشاورزان داده شود یا به کارمندان اضافهکار داده شود و مزد کارگران افزایش متناسب با تورم را تجربه کند یا کارفرمایان را از پرداخت مالیات معاف کند.
فساد و بیتدبیری و کاهش منابع رانتی تخصیصی که از اوایل دهه 1390 روند فزایندهای را تجربه میکند و اینها در کنار بیاعتمادی شهروندان به دولت کار را سخت کرده است. حالا نهادهای حاکم با بیپولی مواجه شده و چون تجربه اداره کشور را در این شرایط ندارند و چون نوع تعامل آنها با شهروندان تنها با زبان رانت و حامیپروری بوده است و حالا اعتماد عمومی را زایل کردهاند به انبوه مشکلات رسیدهاند. . امروز داستان بانکها، داستان ارز، داستان یارانه، داستان مالیات و از همه مهمتر داستان سرمایه اجتماعی شوربختانه تیره و اندوهبار شده است قراربود همه ایرانیان راضی باشند الان همه ناراضی اند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.