رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 608584

مهارت چین در گیج کردن کشورها از جمله ایران

ساعت 24 - به نظر می رسد چینی‌ها نیز فشار امریکایی‌ها در محدود کردن مراوده با ایران را قبول کرده‌اند و این یکی از نتایج تفاهم کلان چین و امریکا در اجلاس اندونزی بوده است. چینی‌ها منافع عظیمی در منطقه‌ی عربی و اسرائیل دارند و با فشار امریکایی‌ها قبول کردند قدری از ایران فاصله بگیرند. اقتصاد ایران برای چینی‌ها در بهترین شرایط، بیش‌تر از یک بازار بیست تا سی میلیارد دلاری نیست. مزیت نسبی ایران، نفت و گاز و پتروشیمی است که دیگر کشورهای خلیج فارس هم این امکانات را دارند.

چین
dir="RTL" style="text-align:right">ضمن این که چینی‌ها رابطه‌ی نفت و گاز با روسیه هم دارند و با تخفیف زیاد از روسیه انرژی فسیلی می‌خرند. پلن B این است که ایران بیش‌تر زیر فشار باشد؛ به‌خصوص از نظر اقتصادی. ارقام در تحلیل خیلی مهم هستند. امریکا ۲۵ تریلیون دلار، چین ۱۸ تریلیون دلار و روسیه ۱,۷ تریلیون دلار GDP دارند. ارزش بازار شرکت آرامکو عربستان به تنهایی ۲ تریلیون دلار است. چینی‌ها همکاری‌های گسترده‌ی اقتصادی با عربستان دارند و در عین‌حال حضور در عربستان به آن‌ها فرصت می‌دهد با کار نظامی امریکایی‌ها هم آشنا شوند.حضور در منطقه‌ی امریکایی در خاورمیانه برای چینی‌ها ارزش خیلی بیش‌تری دارد تا این‌که با ایران کار کنند. به‌نظرم چینی‌ها این را راحت پذیرفته‌اند، اما فهم آن برای برخی در ایران راحت نیست. چینی ها در سیاست ابهام و گیج کردن طرف مقابل بسیارهنرمندند(Policy of Confusion). تصور می کنم اصل توافق اخیر میان ایران و عربستان، به نیاز شدید ایران به کاهش نقش مستقیم و غیر مستقیم مالی، سیاسی و تشکیلاتی ریاض درامور امنیت داخلی و جنگ رسانه ای و سایبری اوپوزیسیون ایران داشته باشد. هم اکنون هیچ کشوری به اندازۀ عربستان علیه ایران، پول خرج نمی کند. قطب نمای جهان عرب، عربستان است. اگر کشوری با عربستان، روابط مثبتی نداشته باشد، با کل دنیای عرب مشکل خواهد داشت. البته این اصل جدیدی نیست و بعد از افول مصر جاری بوده است. چین با حمایت آمریکا ییها، ایران را متوجه کرد که بدون تغییر سیاست هسته ای و منطقه ای، تنش زدایی امکان پذیر نیست و حتا بیجینگ هم نمی تواند به ایران امتیازات مالی و تجاری بدهد. شاید بشود معادله را به این صورت خلاصه کرد: یمن در برابر امنیت داخلی. البته فضای فعلی محتاج راستی آزمایی طرفین خواهد بود. اما ماجرای ایران و روسیه متفاوت است. در چند سال اخیر، به‌خصوص بعد از خروج امریکا از برجام، روابط ایران با روسیه از حالت موردی و تفاهمی به حالت استراتژیک تغییر پیدا کرده است. حتا تا قبل از این که چینی‌ها از ایران قدری فاصله بگیرند، ایران به چین صرفاً به‌عنوان شریک تجاری پایاپای نگاه می‌کرد؛ نه شریک سیاسی و امنیتی. اما ایران نگاهی استراتژیک در روابط با روسیه دارد. این درحالی است که روسیه وارد دوره‌ای میان‌مدت یا درازمدت از بی‌ثباتی اقتصادی-سیاسی-داخلی شده است. روابط ایران و روسیه به ظاهر از جنس تسلیحاتی است و ایران در دستیابی به ۵۰۰ پهپاد به روسیه کمک کرده و ادامه دارد. با این حال، لایه‌ی نظامی، لایه‌ی بیرونی روابط ایران و روسیه است. لایه‌ی اصلی، روابط سیاسی ایران و روسیه است و شاید ایران احساس میکند در تثبیت ساختار آیندۀ سیاسی به مسکو نیاز دارد. ایران به این فکر است که شریک قابل اتکایی در آینده به‌ لحاظ سیاسی داشته باشد که در امنیت ملی کشور و شورای امنیت سازمان ملل به درد بخورد . شاید اصل قضیه، اتکا به روسیه در دوره‌های انتقالی در آینده‌ی ایران باشد.

محمود سریع القلم- پژوهشکده مطالعات خاورمیانه

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها