رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 654523

آمریکا سطح محدودی از غنی سازی ایران را بپذیرد

ساعت 24 - از میان تمام اقداماتی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در سیاست خارجی برخلاف اجماع معمول انجام داده است، احیای مذاکرات هسته‌ای با ایران از شگفت‌انگیزترین آن‌هاست. ترامپ، به هر حال، در سال ۲۰۱۸ ایالات متحده را از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵، موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، خارج کرد.

پس از چهار سالی که دولت بایدن در مذاکره برای جایگزینی این توافق ناکام ماند، چشم‌انداز یک توافق جدید بسیار ضعیف به نظر می‌رسید. در عوض، طی هفت سال گذشته، ایران به‌اندازه‌ای اورانیوم با غنای نزدیک به سطح تسلیحاتی تولید کرده که برای ساخت چندین کلاهک هسته‌ای کافی است.

ریچارد نفیو از طراحان اصلی تحریم ایران دردوره اول ریاست جمهوری ترامپ نوشته است:: پرسش اصلی، واقعی و جدی من این است: آیا درون دولت آمریکا کسی واقعاً پاسخ این پرسش‌ها را می‌داند؟ آیا واقعاً قصد دارند هر کسی را که با چین تجارت می‌کند تحریم کنند؟ یا اگر ما به جای تفسیر تحت‌اللفظی، باید به تفسیر آزاد و چرخش‌های رسانه‌ای توجه کنیم، آیا آن‌ها واقعاً قصد دارند تمام تجارت آمریکا با چین را متوقف کنند؟   به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: با این حال، علیرغم تاریخچه دشمنی میان تهران و واشنگتن، از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید، دو طرف علاقه‌ای مداوم و متقابل به دستیابی به توافق نشان داده‌اند. در چندین دور مذاکره، دو طرف حتی چارچوب‌های احتمالی توافق را ترسیم کرده‌اند.  

هر دو طرف انگیزه‌های روشنی برای دستیابی به یک توافق دارند. دولت ترامپ می‌خواهد ثباتی راهبردی در خاورمیانه برقرار کند و ترامپ نیز به‌صورت شخصی به تقویت تصویر خود به‌عنوان یک "معامله‌گر" متعهد است. ایران، که همچنان تحت فشار شدید تحریم‌های آمریکا قرار دارد، خواهان کاهش پایدار فشارهای اقتصادی و توقف درگیری‌ها پس از تضعیف بسیاری از نیروهای نیابتی‌اش است.   اما با وجود اینکه ترامپ گفته می‌خواهد سریعاً به مسئله هسته‌ای رسیدگی کند و اصرار دارد که توافق نزدیک است، مسائل بنیادی و دیرپای میان دو طرف احتمالاً روند را دچار مشکل خواهد کرد. نگرانی‌های ایالات متحده درباره برنامه غنی‌سازی ایران و تامین مالی نیروهای نیابتی همچنان از نقاط اختلاف باقی خواهد ماند؛ همان‌طور که تردید ایران نسبت به عقب‌نشینی از برنامه هسته‌ای‌اش و نگرانی‌اش درباره دوام هرگونه توافق با آمریکا – با توجه به این‌که ترامپ توافق قبلی را نقض کرد – پابرجا خواهد بود. ایران به سختی خواهد توانست آن‌قدر امتیاز بدهد که یک توافق هسته‌ای برای ایالات متحده ارزشمند باشد، بدون آن‌که از خطوط قرمز خود عبور کند.   حتی توافقی که شرایطش به نفع ایالات متحده باشد، بدون ریسک نخواهد بود و هر توافقی مستلزم دادن امتیازاتی ناخوشایند از سوی هر دو طرف خواهد بود. اما توافقی که نظارت گسترده بر سایت‌های هسته‌ای اعلام‌شده و اعلام‌نشده ایران و محدودیت بر غنی‌سازی اورانیوم را در ازای کاهش برخی تحریم‌ها فراهم کند، می‌تواند منافع از دست رفته برجام را دوباره احیا کند.  

اگر چنین توافقی با دقت مذاکره شود و فرصت کافی برای نشان دادن نتایج خود پیدا کند، می‌تواند بخشی از آسیبی که پس از خروج واشنگتن از توافق اولیه وارد شد را جبران کند، از وقوع یک بحران در کوتاه‌مدت جلوگیری کند، و پایه‌ای برای ایجاد ثبات منطقه‌ای در آینده فراهم آورد.   توافق برجام، که در دوران دولت اوباما مورد مذاکره قرار گرفت و در تابستان ۲۰۱۵ امضا شد، محدودیت‌های مهمی بر برنامه هسته‌ای ایران اعمال کرد. این توافق غنی‌سازی اورانیوم و دیگر فعالیت‌های هسته‌ای را مجاز می‌دانست، اما تحت محدودیت‌های سخت‌گیرانه و نظارت فشرده بین‌المللی. طبق این توافق، قرار بود ایران تا آینده‌ای قابل پیش‌بینی، دست‌کم یک سال با دستیابی به سلاح هسته‌ای فاصله داشته باشد.  

گرچه برخی مفاد برجام دارای تاریخ انقضا بودند و در بازه‌های مختلف طی دو دهه بعد پایان می‌یافتند، ایران در سال ۲۰۳۰ از مهم‌ترین محدودیت‌های توافق خارج می‌شد، در حالی که اساساً همان برنامه هسته‌ای سال ۲۰۱۵ را حفظ کرده بود.   با این حال، این توافق منتقدان زیادی داشت. بسیاری از تندروها، به‌ویژه در حزب جمهوری‌خواه، استدلال می‌کردند که ناتوانی توافق در عقب‌نشاندن پیشرفت‌های هسته‌ای ایران به این معناست که تهران صبور هنوز هم مسیر رسیدن به بمب را در پیش دارد. به باور آن‌ها، بهتر بود واشنگتن بحران هسته‌ای را زودتر و در زمانی مدیریت کند که اقتصاد ایران هنوز از تحریم‌های تحت رهبری آمریکا آسیب دیده بود، تا اینکه سال‌ها بعد و پس از دوره‌ای از کاهش فشارها. این منتقدان در ترامپ شنونده‌ای همدل یافتند، و او در ماه مه ۲۰۱۸ از برجام خارج شد؛ اقدامی که باعث شد ایران در مه ۲۰۱۹ دوباره تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای خود را آغاز کند و فعالیت‌های غنی‌سازی را گسترش دهد.   جو بایدن، رئیس‌جمهور وقت، در طول دوران ریاست‌جمهوری‌اش تلاش کرد به برجام بازگردد. اما رهبران ایران، به دلیل نگرانی از احتمال انتخاب مجدد ترامپ، به بایدن اعتماد نداشتند و معتقد بودند او قادر به ارائه توافقی پایدار نیست. وقتی مذاکرات میان ایران و آمریکا دچار بن‌بست شد، دولت بایدن از پیگیری توافقی کاملاً جدید صرف‌نظر کرد و ترجیح داد از تشدید تنش‌ها جلوگیری کند. شکست هر دو دولت آمریکا در ارائه جایگزینی برای توافق ۲۰۱۵، اکنون با انتشار این خبر که ایران تنها چند روز با تولید مواد لازم برای ساخت اولین سلاح هسته‌ای فاصله دارد – اگر اراده‌اش را داشته باشد – بیش از پیش برجسته شده است.   برخی از بخش‌های رژیم بازرسی برجام آن‌طور که باید پیش نرفتند. خوشبختانه، برخی از عناصر برجام همچنان می‌توانند در توافقی جدید به کار گرفته شوند که قابلیت جلب حمایت دوحزبی را داشته باشد. مهم‌ترین آن‌ها ابزارهای شفافیت توافق اولیه است. گرچه بیشتر بحث‌های دیپلماتیک و عمومی پیرامون توافق، بر آینده برنامه غنی‌سازی ایران متمرکز بوده است، اما بازرسی‌های بین‌المللی با بهره‌گیری از جدیدترین فناوری‌ها و تجهیزات، عنصر اساسی‌ای هستند که هر توافقی باید بر پایه آن‌ها بنا شود.  

ایران باید به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه دسترسی لازم را بدهد تا ارزیابی کند آیا برنامه هسته‌ای‌اش صلح‌آمیز است یا به سوی تولید سلاح می‌رود. بدون بازرسی‌های تقویت‌شده و شفافیت گسترده، هیچ توافقی—چه شامل برچیدن برنامه هسته‌ای ایران باشد یا نه—دوام نخواهد آورد. در نتیجه، ایالات متحده باید اولویت را بر آن بگذارد که ایران را وادار به پذیرش شدیدترین رژیم بازرسی ممکن کند؛ چه در سایت‌های اعلام‌شده و چه اعلام‌نشده. اگر ایران به‌طور کامل به استاندارد کنونی «توافقنامه پادمان‌های آژانس» پایبند نباشد و به «پروتکل الحاقی» آن تمکین نکند—مجموعه‌ای از مقررات که آژانس در سال ۱۹۹۴ و در واکنش به افشاگری‌ها درباره برنامه هسته‌ای عراق تدوین کرد—واشنگتن باید از میز مذاکره خارج شود.   ایالات متحده همچنین باید از ایران بخواهد که سازوکارهای شفافیت برجام را در رابطه با سانتریفیوژها و ذخایر اورانیوم بپذیرد. این سازوکارها به جامعه بین‌المللی دیدی روشن از محل و مقدار سانتریفیوژهای ایران (چه کامل‌شده و چه به‌صورت قطعات ساخته‌شده) و نیز میزان اورانیوم ذخیره‌شده ایران می‌دادند. بدون این شفافیت، ایران می‌تواند به‌راحتی یک برنامه هسته‌ای مخفیانه را توسعه دهد، حتی در حالی که به‌طور علنی بر اهداف صلح‌آمیز خود تاکید می‌کند. هفت سال پس از خروج ایالات متحده از برجام، ایران سانتریفیوژهای پیشرفته‌ای ساخته که زمان گریز هسته‌ای را به‌طور دائمی کاهش داده‌اند.  

همچنین این کشور اکنون قادر به ساخت تاسیسات غنی‌سازی پنهانی با امضای آشکار کمتر است که شناسایی آن‌ها دشوارتر و—به‌سبب تلاش ایران برای دفن و تقویت این تاسیسات—تخریب‌شان نیز سخت‌تر خواهد بود. بدتر آنکه پس از حملات به زیرساخت‌های مرتبط با سانتریفیوژهایش در سال ۲۰۲۱، ایران ارائه دسترسی به قطعات سانتریفیوژ تولیدشده توسط دولت و اطلاعات مربوط به محل نگهداری آن‌ها به آژانس را متوقف کرد.  

حتی اگر توافقی میان ایران و ایالات متحده تاسیسات اعلام‌شده غنی‌سازی ایران را حذف کند، بدون اعلام‌های شفاف و بازرسی‌هایی سخت‌گیرانه که زنجیره تولید سانتریفیوژ ایران را هدف بگیرد، تهران همچنان می‌تواند به‌طور پنهانی به سلاح هسته‌ای دست یابد. احیای حقوق بازرسی مندرج در برجام، گامی بلند برای اصلاح این مشکل خواهد بود.   البته، بخش‌هایی از رژیم بازرسی برجام وجود دارند که به‌اندازه کافی قوی نبودند و یک توافق جدید باید آن‌ها را تقویت کند. برای مثال، توافق جدید باید مسئله تسلیحاتی شدن (weaponization) را بسیار مستقیم‌تر از آنچه در برجام آمده بود، مورد توجه قرار دهد. در بخش T توافق اولیه، ایران پذیرفت که در زمینه تسلیحاتی کردن برنامه هسته‌ای یا استفاده از برخی فناوری‌هایی که می‌تواند به آن منجر شود، فعالیتی نداشته باشد.  

اما تهران ملزم نبود که تجهیزات موجود مرتبط با فرایند تسلیحاتی‌سازی را اعلام کند یا دسترسی‌های روتین به آن‌ها را برای آژانس فراهم سازد. در نتیجه، راستی‌آزمایی در این حوزه بسیار دشوار بود. اگرچه ایالات متحده ناگزیر شد در سال ۲۰۱۵ این مفاد ضعیف را بپذیرد، اما شرایط اکنون تغییر کرده است. 

پس از آنکه اسرائیل در سال ۲۰۱۸ اسناد بایگانی هسته‌ای ایران را به دست آورد و آن‌ها را علنی کرد، بازرسان آژانس توانستند سایت‌های جدیدی را کشف کنند که ایران پیش‌تر در آن‌ها روی ساخت سلاح کار کرده بود. از آن زمان، گزارش‌های دولت آمریکا نشان می‌دهند که ایران همچنان در زمینه فعالیت‌های دوگانه مرتبط با تسلیحات هسته‌ای مشغول به کار است. امروزه، رهبران ایرانی بارها به صراحت ایده تولید سلاح هسته‌ای در صورت نیاز را مطرح می‌کنند.  

بنابراین، یک توافق جدید باید ایران را ملزم سازد که تمام تجهیزات و موادی را که طبق تعریف «گروه تامین‌کنندگان هسته‌ای» به فرایند تسلیحاتی‌سازی مربوط می‌شوند، اعلام کند. این توافق همچنین باید ایران را ملزم کند که به آژانس اجازه دهد نحوه استفاده از تجهیزات و مواد هسته‌ای‌اش را راستی‌آزمایی کند؛ با این درک روشن که اگر بازرسان آژانس با مانع‌تراشی روبه‌رو شوند، واشنگتن حق خواهد داشت که از توافق خارج شود. این موضوع باید به‌طور صریح شامل دسترسی به سایت‌های نظامی نیز باشد. اشباعِ غنی‌شده‌ها   شفافیت بین‌المللی شرط لازم برای هر توافق هسته‌ای جدید است. اما این شرط به‌تنهایی کافی نیست. ایالات متحده همچنین باید خواستار اصلاحاتی در خود برنامه هسته‌ای ایران باشد.   برخی از این اصلاحات باید برای ایران قابل‌پذیرش باشند. در برجام، ایران عملاً پذیرفت که هرگونه گزینه فوری برای ساخت بمب بر پایه پلوتونیوم را کنار بگذارد؛ از جمله با تغییر طراحی راکتور تولیدکننده پلوتونیوم با قابلیت استفاده در سلاح، و همچنین خودداری از هرگونه فعالیت در زمینه بازفرآوری سوخت مصرف‌شده.   اما سایر اصلاحات—به‌ویژه درباره برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران—برای تهران بسیار دشوارتر خواهد بود. تا حدی، پیشرفت‌های هسته‌ای ایران از ماه مه ۲۰۱۸ به این‌سو، برخی از محدودیت‌هایی را که در برجام به‌دست آمده بود بی‌اثر کرده است. در آن مذاکرات، ایالات متحده با سانتریفیوژهای نسل اول ایران سروکار داشت؛ دستگاهی شبیه به اولین خودروی نوجوانان: توان حرکت داشت، اما کارآمد نبود. محدود کردن تحقیق و توسعه سانتریفیوژ در سال ۲۰۱۵ یک دستاورد مهم برای ایالات متحده بود. اما امروز، ایران می‌تواند با تعداد کمتری از سانتریفیوژها، کارهای بسیار بیشتری انجام دهد.   ایران می‌تواند با برچیدن کامل برنامه غنی‌سازی خود—با نظارت و راستی‌آزمایی بین‌المللی—به جهان اطمینان دهد که هیچ قصدی برای ساخت پنهانی سلاح ندارد؛ اقدامی که همچنین شناسایی پروژه‌های مخفی را آسان‌تر خواهد کرد. با توجه به توافق تهران با روسیه برای تامین سوخت نیروگاه بوشهر، و در غیاب نیروگاه‌های تازه‌ای که نیاز به تامین سوخت غنی‌شده از داخل داشته باشند، برنامه هسته‌ای کنونی ایران ارزش اقتصادی چندانی ندارد.  

 اگرچه دولت ترامپ به‌طور مکرر دلیل کشورها برای غنی‌سازی اورانیوم را نادرست بازگو می‌کرد (چند کشور اورانیوم را برای تولید انرژی، نه ساخت سلاح، غنی‌سازی می‌کنند)، ایران می‌تواند در صورت نیاز، از بازار بین‌المللی سوخت غنی‌شده تهیه کند.  

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها