رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 460166

ادعای یک مشاور اتحادیه اروپا: ایران بودجه و دانش تولید بمب اتم را دارد

چرا اروپا از گام سوم ایران هراس دارد؟

ساعت 24 - درهمین دقایق و ساعتهایی که این خبرا می خوانید و پس از شروع به کار سازمان و دستگاه دپیلماسی ایران ، تلاش برای رساندن داستان و ماجرای عجیب برجام و زیرمجموعه های این قرارداد تاریخی به جایی که راه جنگ را مسدود کند و همچنین راهی برای نفس کشیدن اقتصادایران بازکند با همه نیرو شروع می شود.

بمب اتم
dir="RTL">این روزها داستان به اینجا رسیده که اتحادیه اروپا به ویژه رهبری فرانسه می خواهند با دادن 15 میلیارددلار به ایران راه کاهش تعهدات برجامی رااز سوی ایران ببندند و هراس دارند که این گام برداشته شود.

ایران امروز شنبه اطلاعات کامل تری درباره گام سوم گسترش غنی سازی اورانیوم و خروج موقتی از برخی مفاد برجام ارائه خواهد داد. اتحادیه اروپا در اولین واکنش نسبت به آغاز گام سوم، این مرحله را خارج از شرایط مندرج در تعهدات پایاپای برجامی خوانده است و اعلام کرده است چنین کاری بسیار خطرناک خواهد بود. یورونیوز درهمین باره باشخصی به نام مجید گلپور که اورا مشاور اتحادیه اروپا و استاد دانشگاه در پاریس و بروکسل معرفی کرده گفت و گو کرده است که می خوانید :

یورونیوز: چرا تا این اندازه اتحادیه اروپا نسبت به گام سوم خروج ایران از برجام و گسترش غنی سازی هسته ای نگران است؟

در گام سوم همانطوری که آقای روحانی آنرا «استثنایی» خوانده است مشکل تنها رساندن غنی سازی به بیست و یا بالای آن نیست. مشکل اصلی این است که تمام دانشی که ایران در این مدت برای کسب سلاح هسته ای بدست آورده است امروز جمع آوری شده و به جای مهمی رسیده است. با توجه به این مساله باید دید چه کسی و یا گروهی در ایران از گام سوم بهره می برد.بی تردید در شرایطی که مردم ایران به طرز بی سابقه ای از مشکلات اقتصادی رنج می برند هزینه کردن میلیاردها دلار برای گسترش دانش هسته ای منافع ملی کشور را به خطر می اندازد و تنها منافع نظامیان و حامیان کسب سلاح هسته‌ای را تامین خواهدکرد.دولت با انتشار خبر گام سوم نشان می دهد که حتی اگر تا دسترسی به بمب راه طولانی مانده باشد اما جمهوری اسلامی ایران تیم و دانش و بودجه کسب بمب را در اختیار دارد و این اولین بار است که ایران مجهز، به طور محسوس و نه در خفا قصد دارد گام سوم غنی سازی را آغاز کند. بی دلیل نیست که چنین کاری کمیسیون اروپا را به شوک برده و سخنگوی این کمیسیون درباره خطرناک بودن این مرحله سخن می گوید.

یورونیوز: به نظر شما پس چه راهی برای اروپا در جهت نجات برجام باقی مانده است؟

مجید گلپور: اروپا تاکنون سازو کارهای زیادی را خصوصا پس از خروج آمریکا برای نجات برجام بکار گرفته است. از اس وی پی تا همین اینستکس.مشکل اصلی اروپا جایی است که هنوز متوجه نشده که مشکل برجام ایران در درجه اول یک مساله ملی و بومی و ناشی از اختلافات سیاسی و منافع گروهی در ایران است.به نظرم فدریکا موگرینی هنوز بطور واضح متوجه این موضوع نشده است. به عنوان نمونه اروپایی‌ها با راه انداختن ساز وکار ویژه مالی سعی کردند مشکلات را بکاهند ولی دولت ایران هیچ گاه موفق نشد ردِ درستی از چگونگی هزینه کردن پول‌های دریافتی از اروپا بدهد. ایران هیچ گاه موفق نشد «شفافیت های» لازم را در جهت انتقال وجه و یا معاملات را، روشن به اتحادیه اروپا ارائه دهد. اروپا ابتدا باید به دور از هیجان و هیاهو به این موضوع بپردازد و از مقامات ایرانی بخواهد در درجه اول مشکل شفافیت مالی حل و مشخص شود. نمونه آخرین راه حل اروپا برای کمک به حل مشکل برجام، اینستکس است. در اولین ماده اینستکس آمده است که این سازو کار برای «معاملات و انتقلال های مشروع و قانونی بین اتحادیه اروپا و ایران» مورد استفاده قرار می گیرد اما دولت ایران هم چنان فاقد ارائه مستندات لازم برای شفاف‌سازی است.به همین جهت معتقدم که در هفته ها و ماه های آینده بیشتر شاهد آن خواهیم بود که بین اروپا و آمریکا درباره برجام همگرایی های بیشتری صورت بگیرد.

یورونیوز: به این ترتیب در هفته و ماه های آینده باید چه انتظاری داشت؟ در حالی که دستگاه دیپلماسی ایران هم چنان اصرار دارد بر اینکه خواهان ادامه میانجی گری فرانسه و مذاکره با این کشور برای حل بحران برجام است؟

در واقع درباره ادامه مذاکرات و حل بحران برجام باید به سه جنبه اساسی پرداخت.اولین جنبه که مالی است. در واقع باید گفت برای حسن روحانی آنچه که اهمیت دارد بخش مالی است. امانوئل ماکرون برای کاهش تنش های هفته‌های اخیر بین ایران و آمریکا و واهمه از خروج کامل ایران از برجام، سعی کرد تا پیشنهاد ۱۵ میلیارد یورو کمک مالی به ایران را مطرح کند تا شاید جمهوری اسلامی ایران را از تصمیم‌های رادیکال برحذر دارد. البته ایران به جز این پانزده میلیارد یورو، درخواست می کند تا دست کم ۷۰۰ هزار بشکه نفت ایران نیز براحتی به فروش برساند. طبق اخباری که من از دیپلمات های فرانسوی دارم ظاهرا پیشنهاد پول و منع فروش نفت مورد توافق همه درایران بوده است. اما پس از اینکه ماکرون موفق نمی شود در نشست گروه هفت موافقت دونالد ترامپ را بدون هیچ پیش شرطی دیگری جلب کند آن زمان است که به روحانی فشار می آید که دریافت ۱۵ میلیارد یورو بدون هیچ پیش شرطی بود و با طرح شرط‌ های جدید ایران حاضر نیست گام سوم گسترش غنی سازی را متوقف کند.جنبه دیگر حقوقی است. در اصل برای دولت های بزرگی چون فرانسه مشکلی از بابت اینکه بخواهند ترتیب حقوقی یک سازوکار مالی با ایران بدهند تا ایران به عنوان نمونه بخواهد نفت خود را بفروشد نیست، مشکل در واقع دادن اعتبار به ایران نیست. یعنی در اعطای این پانزده میلیارد یورو فرانسه نمی داند این اعتبار را نهایتا به چه کسی خواهد داد. در واقع جمهوری اسلامی ایران باید در این زمینه شفاف سازی کند که این اعتبارات را برای چه کسی می خواهد صرف کند. کدام بخش صنعتی؟ کدام شرکت؟همانطور که می دانید از زمان خروج آمریکا از برجام و اجرای تحریم های آمریکا، ایران موفق نشده است حتی دو نمونه از شرکت ها و یا صنایعی که از تحریم ها آسیب دیده اند را معرفی کند و دلیل آن عدم شفافیت در هزینه و درآمد و مالکیت این شرکت‌هاست. ایران باید بصورت حقوقی دقیقا این مساله را مشخص کند. چرا که آمریکایی‌ها مرتبا اعلام کرده اند که اعتباری که قرار است صرف هزینه گروه‌های تروریستی شود را به آن نه خواهند گفت. با اعطای کمک مالی به ایران مخالفت کرده اند. آنها(آمریکایی‌ها) می گویند مذاکره مستقیم با روحانی آری اما اعتبار نامشخص به ایران هرگز.جنبه سوم و بسیار پراهمیت بی تردید بحث ژئوپلیتیک منطقه‌ای است. برای آمریکا و اروپا، غنی سازی اورانیوم در منطقه، تمام کشورهای دیگر را حریص می کند تا آنها هم بدنبال سلاح هسته‌ای بروند. همانطور که می‌دانیم پروژه های هسته‌ای در کشورهای همسایه ایران کم نیستند ونمونه آن عربستان است. به همین دلیل ازسرگیری غنی سازی می تواند این بحران را حادتر از همیشه بکند.ایران اگر می خواهد به کمک های مالی دست پیداکند اولین کار این است تا پیش از اولتیماتوم ماه آینده، FATF ، را عملی کند. اگر ایران به این پیمان نپیوندد بی تردید می توان گفت که تا هشتاد درصد میانجی گری فرانسه در این زمینه بی معنی خواهد بود.چالش دیگری که باید در این زمینه به آن پرداخته شود این است که دیپلماسی ایران، دیپلماسی ساخته و پرداخته روی منافع ملی نیست و بیشتر دیپلماسی جناحی است. ظریف، وزیر خارجه ایران هم نمی تواند نماینده‌ای چنین دیپلماسی‌ای باشد چرا که همواره در پشت صحنه مخالفت‌ها با وی بسیار است. در واقع تیمی نظامی است که دیپلماسی واقعی ایران را چیدمان می کند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها