رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 473845

فریدون مجلسی و تشبیه جامعه به انبار باروت و له شدن مردم

اساسا نمی توان دیگربا آمریکا مذاکره نکرد

ساعت 24 -فارغ از اینکه ایالات متحده آمریکا به دنبال نمایش مذاکره با جمهوری اسلامی ایران است یا خیر و یا اینکه آمریکا بازیگر قابل اعتمادی برای مذاکره هست یا نیست، باید عنوان کرد که اکنون شرایط داخلی کشور به خصوص از نظر معیشتی و اقتصادی به قدری حاد و بحرانی است که اساسا نمی‌توان مسئله مذاکره را نادیده گرفت.

مجلیس
dir="RTL">دست کم برخی رسانه ها که بیمی ندارند تا با انتشار نکات و نوشته هایی از منتقدان با آنها به فوریت برخورد شود این روزها تندترین حرفها را برضد وضعیت موجود به نقل از منتقدان منتشر می کنند. به طور مثال سایت دیپلماسی ایرانی همین امروز – 24 آذر 1398- گفت وگویی با فریدون مجلسی را منتشر کرده است که در چندماه پیش و حتی چند هفته پیش انتشار ان سخت و دشوار بود. البته یادآوری این نکته نیز خالی از فایده نیست که محل منازعه سیاسی درایران تغییر یافته است و منازعه کنندگان نیز در انحصار طیف های خاصی از سیاستماران قرار دارد که نیک ی دانند آنها هستند که در قدرتند و در قدرت باقی می مانند. اکنون دیگر نشانی از سه رییس جمهور قبلی و پشتیبانان و نزدیکاان آنها درسیاست ایران نیست و نزدیکان آنها از صحنه سیاست حذف شده و یا سهمشان از قدرت واقعی بسیار اندک است. اکنون طیف ایی درمتن سیاست ورزی هستند که به رییس جمهورهای قبلی و به رییس جمهور فعلی اعتقادی ندارند. دراین وضعیت است که سخنان افرادی مثل فریدون مجلسی یا همتاهای او شنیده نمی شود و اثری واقعی ندارند. با این همه اما این طیف از افراد به دلیل دور بودن از بازی قدرت نکات مهمی را نسبت به رخداها و موقعیت کشور برزبان می اورند. فریدون مجلسی می گوید وضعیت ایران به ویژه از نظر اقتصادی گونه ای شده است که اساسا نمی توان مذاکره نکرد. بخش از سخنان اورا به نقل از دیپلماسی ایرانی می خوانید:
انبار باروت

نکته مهمی که در این میان نباید فراموش کرد این است که فارغ از اینکه ایالات متحده آمریکا به دنبال نمایش مذاکره با جمهوری اسلامی ایران است یا خیر و یا اینکه آمریکا بازیگر قابل اعتمادی برای مذاکره هست یا نیست، باید عنوان کرد که اکنون شرایط داخلی کشور به خصوص از نظر معیشتی و اقتصادی به قدری حاد و بحرانی است که اساسا نمی‌توان مسئله مذاکره را نادیده گرفت. ما چند هفته پیش شاهد یکی از جدی‌ترین اعتراضات مردمی علیه ساختار سیاسی بودیم چرا که برخی ناکارامدی ها به موازات فشارهای اقتصادی ایالات متحده آمریکا تنها و تنها زندگی را برای مردم سخت کرده است. یعنی عملا مردم هستند که زیر بار تحریم و سیاست فشار حداکثری آمریکا و بی کفایتی مسئولین داخلی متحمل سختترین مشکلات و فشارها هستند. آقایان که غصه ای ندارند، بنزین لیتری ده هزار تومان هم که بشود فرقی برای نماینده مجلس، وزیر و برخی مسئولین و دیگران ندارد، اگر دارو در کشور یافت شود یا نه برای مسئولین مهم نیست، اگر قیمت‌ها و تورم به شکل نجومی افزایش پیدا کند که می کند کسی از مسئولین خم به ابرو نمی آورد. این وسط فقط مردم هستند که زیر بار این فشارها له شده اند و همین فشار تحریم و بی کفایتی مسئولین دولتی و غیر دولتی، جامعه را به انبار باروت بدل کرده است. دیگر شعار و مقصر جلوه دادن آمریکا پاسخگوی این شرایط نیست. اکنون تنها تحریم فروش نفت جمهوری اسلامی ایران نیست که مشکلات جدی برای کشور ایجاد کرده است به موازات آن، مسئله عدم مراودات بانکی، انزوای سیاسی و دیپلماتیک، عدم صادرات و واردات کالاهای اساسی، عدم رونق تولید و حتی طی تحریم چهارشنبه گذشته ما دیگر از سال آینده نمی توانیم شاهد ورود دارو به کشور باشیم. این وضعیت هر لحظه جامعه را به واکنش وا می دارد. چون با در نظر داشتن آستانه تحمل مردم که در دی ماه سال ۹۶ و آبان امسال لبریز شد، نشان می دهد که جامعه مستعد هرگونه شورش و اعتراض به مراتب جدی‌تری از آبان ماه امسال است. بنابراین اکنون مسئله تنها این نیست که آمریکا به دنبال نمایش مذاکره است و یا نمی توان به آمریکا اعتماد کرد، بلکه باید به دنبال شرایطی بود که از دل آن وضعیت داخلی را تغییر داد.

متاسفانه گفته های من در مصاحبه با دیپلماسی ایرانی و دیگر رسانه‌ها به گونه‌ای تعبیر می‌شود که گویی من اعتقاد دارم باید کعبه آمال خود را آمریکا قرار داد و چشم و گوش بسته به سمت مذاکره با واشنگتن پیش رفت. خیر این گونه نیست. بلکه در سایه تمام گفته هایم من معتقدم که تنها و تنها راه برون رفت از فشار و چالش کنونی "دیپلماسی" است؛ دیپلماسی به معنای این نیست که ما فقط و فقط به دنبال مذاکره و پذیرش شروط و دادن امتیازات به دیگران باشیم. دیپلماسی یعنی افزایش میزان شعور، عقل، درایت و انعطاف سیاسی برای گرفتن بیشترین امتیاز در عین دادن کمترین هزینه. اگرچه برخی از آقایان و جریان های تندروی داخلی مسئله برجام را چماق کرده و بر سر تمام کسانی که خواهان پیگیری حل مشکلات از طریق دیپلماسی هستند، می کوبند، اما من معتقدم که همین برجام اگر با برخی مواضع، اقدامات و تصمیمات غلط داخلی توأم نمی‌شد، به اینجا نمی رسید. در ثانی خود برجام می تواند یک درس عبرت و الگویی جدی برای مذاکرات بعدی باشد. یعنی ما می توانیم از برجام به دنبال تصحیح اشتباهات سیاسی، غلط های دیپلماتیک و عدم تکرار برخی فرصت طلبی ها باشیم. بنابراین مذاکره و دیپلماسی باید به صدر امور بازگردد. چون ما یا مذاکره و دیپلماسی داریم و یا جنگ؛ حالت میانی وجود ندارد. اکنون که برخی معتقدند ما در یک شرایط بینابین قرار داریم، این سوال را پاسخ دهند که وضعیت معیشتی و اقتصادی کشور آیا از دوران جنگ هشت ساله با عراق بدتر است یا نه؟ پس چه تفاوتی می کند که جنگ روی دهد یا خیر؟ خود مسئولین و آقایان هم بارها و بارها صراحتا عنوان کردند که ما در یک جنگ به سر می بریم. حتی از واژه "تروریسم اقتصادی" یاد کردند، پس ما زمانی که از دیپلماسی نتوانیم استفاده کنیم در جنگ به سر می بریم. یعنی همین شرایطی جنگ اقتصادی که اکنون بر کشور حکمفرماست. من حتی معتقدم شرایط کنونی از شرایط جنگی هم بدتر است، چون بی کفایتی، بی لیاقتی، عدم صداقت، رانت خواری، فساد گسترده و سیستماتیک مسئولین هم بار مضاعفی بر تحریم ها است.

درهای بسته ایران

اخیراً حواشی بسیار زیادی برای سفر مقامات عمانی به ایران و یا سفر آقای روحانی به ژاپن پیرامون مسئله کاهش تنش ایران و عربستان سعودی و یا حل بحران روابط تهران - واشنگتن مطرح کرده اند، اما به نظر من در این میان تصمیم‌گیر اصلی دستگاه دیپلماسی و دولت نیست، بلکه مسئله مذاکره و گفت و گو در هر سطحی، فراتر از چارچوب اختیارات دولتی است. بنابراین نمی توان عنوان کرد که اکنون مسئله مذاکره در چارچوب تحرکات دیپلماتیک مقامات مسقط و یا تحرکات ژاپنی ها می تواند کارساز باشد، به خصوص که در سفر آبه شینزو به ایران، چون نخست وزیر ژاپن با پاسخ "نه" قاطع ایران به هرگونه تلاش میانجیگرایانه با دولت ترامپ مواجه شد، توکیو را به این باور رسانده است که اکنون نمی‌توان از طریق ایران به فکر مذاکره و گفت وگو بود. خصوصا که تمام تلاش‌ها و تحرکات دیپلماتیک امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه که تقریباً تلاش‌های کم مسابقه و حتی بی سابقه ای در دو دهه اخیر اروپا برای حل یک مشکل سیاسی بوده، به در بسته خورده است. چون اکنون، نه جمهوری اسلامی ایران به فکر مذاکره با ایالات متحده آمریکاست و نه آمریکایی ها هم به فکر انجام مذاکرات جدی با ایران هستند و در این شرایط اساساً هرگونه سفر سیاسی، رفت و آمد و تلاش دیپلماتیک نمی تواند اثرات جدی داشته باشد، ولو که اخیرا مسئله تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا صورت گرفته باشد.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها