رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 503977

حق مردم له شدن زیرفشار دلار نیست

ساعت 24 - آیا بازی ترسناکی از سوی دولت برای تاب اوری بیشتر اقتصاد و کسب وکار و معیشت شهروندان طراحی شده و اجرا می شود و سایر نهادها نیز ان را تایید و در نهان تشویق می کنند؟

دلار

به نظر می رسد دست کم افزایش نرخ ارزهای معتبر و نیز افزایش قیمت سهام شرکتهای حاضر در بورس آرام آرام داستانی دهشتناک می شود. وحشت از افزایش قیمت انواع کالاها وخدمات که خود را بلافاصله با قیمت روز دلار سازگار می کنند سرچشمه می گیرند . از سوی دیگر می دانیم افزایش روزانه و معنادارقیمت سهام شرکتهشایی که در دنیای واقعیت ارزش افزودهای جز همین قیمت اسمی سهام ندارند نیز یک رخداد شگفت انگیز است. در حالی که ارزش همه دارایی ها وکالاها با شتاب و در یک دور خبیث به سمت بالا می روند مزد وحقوق میلیونها کارگر و کارمند و نیز درامدهای اندک میلیونها نفر از کسانی که در بخش های خدمات شهری فعالیت می کنند درحال بخار شدن دربرابرافزایش قیمت دارایی های یاد شده است. پرسش این است که این دور خبیث که به تورم شتابان خواهد رسید از کجا باید شکاف بردارد و شکسته شود و کدام نیرویی وجود دارد که این شکست را در این دور خبیث پدیدار سازد؟

فشار و ارعاب و ترس افکنی نهادهای نظارتی برای پایین نگه داشتن قیمت ها نیز هرگز با کامیابی همراه نبوده و نخواهد بود. پیامد این تغییرات کاهش قدرت خرید و قدرت پس انداز ریالی مصرف کنندگان و سپرده گذاران ایرانی در بانکهاست. مصرف کنندگان ایرانی به ویژه کارگران ،معلمان وسایر کسانی که بخش اصلی درآمدشان از محل فروش نیروی کارشان است هرگر نمی توانند دولت و بخش خصوصی را ناگزیر کنند با افزودن بردرآمد آنها قدرت خرید شان را دربرابر تورم و گرانی برخاسته از آشوب ارز یجران کنند. دولت با استناد به اینکه این اقدام تورم را به نقاط اوج هدایت خواهد کرد و بخش خصوصی با استناد به اینکه شرایط کسب و کار با رکود مواجه شده است راه رشد نرخ مزد و حقوق را مسدود می کنند. استیصال و درماندگی مصرف کنندگان با درآمدهای ثابت در این روزها درچهره آنها بازتاب دارد و آنها به طور واضحی خشمگین اند. پرسش امروز مردم ایران از سرمایه دار و سرمایه گذار ، ازکارگر و کشاورز ، از کارمند لشگری و کشوری و از اصناف و پیشه وران این است: دلار در کجا متوقف می شود ؟ مردم می خواهند امکانات و توانایی های درآمدی و دارایی ها خودرا با تحولات آینده نرخ دلار سازگارکنند و می خواهند سرنوشت خودشان و خانواده شان را ارزیابی کنند. به هردلیل اکنون روش زندگی و زیست مادی و از همه مهمتر اخلاق جامعه ایرانی به زلف و موی نرخ دلار به ریال ایران گره خورده است و همه در یک مسابقه اندوه بار دنبال تبدیل پس انداز و دارایی های خود به دلار یا سکه یا طلا و سایر کالاهای با دوام هستند. اکنون در تابستان 1399 دولت ، مجلس و نهادهای حکومتی با این معضل مواجه هستند : اگر نرخ دلار را دربازار آزادکنند ممکن است نرخ آن به ویژه درکوتاه مدت با جهش مواجه شود، دراین صورت گروههای کم درآمد با فشار سنگینی به دلیل تبعیت قیمت کالاها از نرخ ارز مواجه شده و قدرت خریدشان بازهم بدتر می شود. از سوی دیگر دولت نمی تواند همه درآمد ناچیز ارزی امسال را که بامحدودیت شدی مواجه است به قیمت های پایین به واردات کالاها اختصاص دهد و تازه به این نتیجه برسد که این اقدام به کاهش قیمت کالاها و منفعت گروههای کم درامد منجرنشده است و گروههای پردرآمد از یارانه پرداختی سود بیشتری به دست می آورد. واقعیت تلخ این است که دولت ایران بیچاره شده و راهی برای به دست آوردن درآمد جز فشار برشهروندان و کاهش قدرت خرید آنها و بیرون کشیدن باقی مانده پس انداز انها از مسیر تبدیل سایر دارایی هایشان به ارز و سهام ندارد. شهروندان ایرانی نیز در برابر این داستان هیچ گونه قدرتی برای تغییر بازی ندارند و به معنای واقعی درمانده شده اند و سرنوشت هردو نهاد در چنگ دلار افتاده است. دولت باید بتواند دست کم چشم اندازی برای یک سال باقی مانده از دوره فعالیت خود برای شهروندان ارایه کند و از اسارت دلاررها شود. حق شهروندان این سرزمین له شدن زیر ضرب دلار نیست.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها