رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 110297

استراتژیهای جهانی

img alt="استراتژی‌های جهانی" src="http://vista.ir/include/articles/images/ece06a1c12daa9c79bfd701a5cd95678.jpg" />

پزشکی سنتی (Traditional)، مکمل (Complementary) و جایگزین (Alternative)، طیف وسیعی از واکنش‌ها را جذب می‌کند، از اشتیاقی وصف‌ناپذیر تا دیرباوری ناآگاهانه. هنوز استفاده از طب رایج و سنتی در کشورهای در حال توسعه، گسترده باقی مانده است که باعث می‌شودکاربرد طب مکمل در کشورهای توسعه‌یافته نیز به سرعت رواج یابد.
در بسیاری از نقاط دنیا، سیاستگذاران سلامت، متخصصان و جمعیت عمومی هنوز با این سوال مواجه‌اند که امنیت، کارآیی، کیفیت، در دسترس بودن و پیشرفت‌های آینده این نوع از مراقبت بهداشتی تا چه اندازه است. سازمان بهداشت جهانی (WHO) در این مقاله، سعی در تعریف نقش آن و استراتژی‌های این سازمان در قبال آن پرداخته است.
● پزشکی سنتی چیست؟
پزشکی سنتی، کلمه فراگیری است که به انواع پزشکی‌های رایج مانند طب چینی، هندی و عربی و از طرفی به اشکال متفاوت پزشکی طبیعی و ذاتی می‌پردازد. درمان‌های این نوع از پزشکی شامل درمان‌های طبی (دربرگیرنده طب گیاهی، قسمت‌های حیوانی و یا مواد کانی) و غیر طبی (طب سوزنی، درمان‌های دستی و درمان‌های روحی- معنوی) می‌باشند. در کشورهایی که سیستم مراقبت بهداشتی آنها بر پایه پزشکی «علاج به ضد» (Allopathic) یا نوین می‌باشد یا جایی که طب سنتی هنوز با سیستم‌های ملی مراقبت بهداشتی هماهنگ نشده، این طب اغلب به عنوان طب مکمل یا جایگزین یا غیر قراردادی، نامیده می‌شود.
در اکثر کشورها، طب سنتی به طور گسترده‌ای استفاده می‌شود و اهمیت آن روز به روز بیشتر می‌شود. در آفریقا تا ۸۰ درصد مردم برای برطرف کردن نیازهای بهداشتی‌شان از این طب بهره می‌برند و در آسیا و آمریکای لاتین نیز بر مبنای اعتقادات تاریخی و فرهنگی، استفاده از آن رواج دارد. در این میان، در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته نیز طب مکمل هر روز بیش از گذشته، محبوب‌تر می‌شود، به طوری که ۴۸ درصد مردم در استرالیا، ۷۰ درصد در کانادا، ۴۲ درصد در آمریکا و ۷۵ درصد در فرانسه آن را به کار می‌برند. در بسیاری از نقاط جهان، هزینه صرف شده برای طب مکمل، نه تنها قابل توجه است، بلکه روز به روز نیز بیشتر می‌شود. در آمریکا، در سال ۱۹۹۷، هزینه مصرف شده برای آن، حدود ۲۷۰۰ میلیون دلار بوده است.
● چرا تا این اندازه محبوب؟
در کشورهای در حال توسعه، در دسترس بودن و سهل‌الوصولی آن، یکی از دلایل استقبال از آن است. برای مثال در اوگاندا، به ازای هر ۲۰۰ تا ۴۰۰ نفر، یک درمانگر طب سنتی وجود دارد، در صورتی که به ازای هر ۲۰ هزار نفر یا کمتر، یک درمانگر طب نوین دیده می‌شود. در بعضی نقاط این کشور نیز تنها طب سنتی در دسترس قرار دارد و مردم به ناچار از آن بهره می‌برند، به خصوص افراد بسیار تنگدست و فقیر. هر چند اعتقادات مذهبی و فرهنگی را نیز نباید از نظر دور داشت.
اما در کشورهای توسعه‌یافته، علت استقبال از طب مکمل، آگاهی و توجه به عوارض جانبی داروهای شیمیایی، چگونگی رویکرد و فرضیات طب نوین و دسترسی تعداد بیشتری از جمعیت عمومی به اطلاعات بهداشتی است. از طرف دیگر، افزایش امید به زندگی، خطر بیماری‌های مزمن و ناتوان‌کننده مانند بیماری‌های قلبی، سرطان، دیابت و اختلالات روحی را افزایش داده است که برای بسیاری از این بیماران، طب مکمل، به عنوان ابزاری ایمن‌تر نسبت به طب نوین برای درمان بیماری‌شان، استفاده می‌شود.
● نقش سازمان بهداشت جهانی
وظیفه اصلی WHO در مورد سیاست‌های اساسی دارو و طب، کمک به حفظ و ارتقای سلامت با از بین بردن فاصله زیاد میان دسترسی واقعی به داروهای اساسی برای میلیون‌ها بیمار، به خصوص افراد فقیر و آنچه در واقعیت وجود دارد، می‌باشد که در حیطه طب سنتی یا مکمل، با انجام موارد زیر به هدف فوق دست می‌یابد:۱) کمک به الحاق طب مکمل به سیستم‌های مراقبت بهداشتی ملی، ۲) ایجاد و معرفی راه‌کارهایی برای طب مکمل، ۳) انجام تحقیقات استراتژیک محرک برای طب مکمل، ۴) حمایت منطقی از کاربرد طب مکمل و ۵) مدیریت اطلاعات در این زمینه. هر چند مواردی که در ابتدا مطرح شد، لزوم فعالیت‌های بیشتر WHO را در این زمینه، توجیه می‌کند.
● استراتژی‌ها
در ارزیابی استراتژی‌های WHO، وضعیت طب مکمل در کل دنیا بررسی می‌شود و فعالیت‌های این سازمان در قالب یک طرح کلی بیان می‌شود. اما آنچه مهم است، تعیین چارچوبی برای فعالیت‌های WHO و سازمان‌‌های همکار در دنیا، در جهت تلاش برای پر‌رنگ‌ کردن نقش طب مکمل در کاهش مرگ و میر و ناخوشی خصوصا در میان افراد تنگدست است. استراتژی‌های WHO، در قالب ۴ عنوان اصلی بیان می‌شود:
۱) سیاست‌گذاری: یکی کردن مناسب طب مکمل با سیستم مراقبت بهداشتی ملی و ارتقای برنامه‌های آن،
۲) امنیت، کارآیی و کیفیت: ترفیع این موارد با افزایش دانش مبتنی بر طب مکمل و تهیه راهکارهایی برای ارتقای استانداردهای تضمین کیفیت،
۳) در دسترس بودن: افزایش در دسترس بودن طب مکمل به طور مناسب با تاکید ویژه بر قابلیت دسترسی برای افراد فقیر
۴) استفاده منطقی: ارتقای موارد کاربرد درمانی طب مکمل توسط استفاده‌کنندگان و مهیاکنندگان آن.
اجرای این استراتژی، به طور اولیه روی دو مورد اول، تاکید دارد،‌ به طوری که با تحقق امنیت، کارآیی و کیفیت آ‌ن، می‌توان به شالوده لازم برای در دسترس بودن و استفاده منطقی از آن دست یافت. خوشبختانه، WHO یک شبکه طب مکمل جهانی تاسیس کرده که اعضای آن شامل سیاستگذاران بهداشت کشوری، متخصصان در مراکز همکار WHO و موسسات تحقیقاتی،‌ همچنین سایر انجمن‌های سازمان ملل و سازمان‌های غیردولتی که در زمینه طب مکمل همکاری دارند، می‌باشد. WHO کشورها را به برگزاری و سازماندهی برنامه‌های آموزشی برای متخصصان طب نوین تشویق می‌کند تا آنها به توانایی لازم و دانش کافی در طب مکمل برسند و درمان‌های این نوع از طب را نیز فراگیرند.
● مراکز همکار در جهان
در مجموع، ۱۹ مرکز همکار (Collaborating Center) در ناحیه آفریقا، آمریکا، اروپا، آسیای جنوب‌شرقی و غرب اقیانوسیه وجود دارند که به ترتیب ۳، ۲، ۱، ۱ و ۱۲ مرکز در هر ناحیه وجود دارند. ناحیه آفریقا در کشورهای غنا، ماداگاسکار و مالی، ناحیه آمریکا در مراکز NIH و شیکاگو، ناحیه اروپا در ایتالیا، ناحیه جنوب شرقی آسیا در کره شمالی و ناحیه جنوب اقیانوسیه در کشورهای چین (۷ مرکز)، ژاپن (۲ مرکز)، کره جنوبی (۲مرکز) و ویتنام (۱ مرکز) می‌‌باشند.

دکتر امیررضا رادمرد
منبع:
http://whqlibdoc.who.int/hq/۲۰۰۲/WHO_EDM_TRM_۲۰۰۲.۱.pdf

منبع : هفته نامه سپید

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها