کد خبر
484439
فرمان جهش فعلی قیمت ارز در دستان کیست؟
ساعت 24-به نظر میرسد در کوران حوادث کرونا و فراگیری آن در کشور، خیلیها از وضعیت بازار ارز و سکه غافل شدهاند و رشد قیمت ارز و سکه بی توجه به دلگرمیهای تسکین بخش همتی رئیس کل بانک مرکزی همچنان ادامه دارد.
جهش قیمت دلار و ارزها در بازار ایران در حالی رخ میدهد که قیمت دلار در جهان به خاطر ویروس عصیانگر در حال عقبگرد است.
>عقبگرد دلار در جهان و پیشروی در ایران!
در جریان معاملات دیروز سه شنبه در بازارهای مالی جهان، دلار به عقب رانده شد چرا که بازارهای مالی جهان به خاطر کرونا دست به عصا بودند. بر اساس این گزارش، یک نوع جنگ احساسی در معاملات به چشم میخورد که در آن معامله گران نمیتوانند نگرانی خود را مخفی نگه دارند. خیلی مهم است که چین برای حمایت از اقتصادش چه کاری انجام دهد و حمایت قوی چین از اقتصادش باعث خواهد شد تا بازارها مجددا اوج بگیرند.
اما در بازارهای ایران طی ده روز گذشته تا به امروز قیمت ارز به خصوص دلار و یورو رشد سرسام آوری را داشته است. در کنار این ارزها، سکه نیز از رشد قیمتی غیرعادی برخوردار بوده و به مرز روانی 6 میلیون تومان رسیده است.
جلوی بیشتر صرافیها در تهران ظاهرا همه چیز آرام است اما وقتی به میدان فردوسی میروی شلوغی نسبتا زیادی احساس میشود. برخی صرافیها مثل بیشتر اوقات جواب مشخصی نمیدهند و فقط تابلوی قیمت آنها روشن است. دلالها هم البته کم فعال نیستند دلار را برای فروش تا 15600 هم قیمت میدهند و البته صرافیها 14900 تا 15100 را برای فروش دلار تعیین کردهاند.
تا همین چند روز قبل بود که دلار در کانال 12800 قرار داشت و تنها چند روز مانده به انتخابات ناگهان رشد قیمت آغاز شد. از همان زمان تا به امروز همتی رئیس کل بانک مرکزی همواره تاکید کرده که بازار تحت کنترل و آرام است و اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.
>چه ربطی به تورم دارد؟
در خصوص بالا رفتن قیمت دلار طی روزهای اخیر نظریات متعددی مطرح شده است. مهدی فروغ زاده فعال بازار ارز در این رابطه میگوید:من در این چند روز دیدم که برخی کارشناسان گفتند رشد قیمت دلار به خاطر رشد تورم بوده که به نظر من ایده غلط است.
وی افزود: تجربه این 6 ماه اخیر نشان داده است ثبات قیمت در بازارها وابسته به نوسان قیمت ارز است و نه اینکه دلار و ارز تابع رشد تورم باشد. اینکه قیمت دلار در برخی ماهها ثابت میماند اما یکدفعه جهش پیدا میکند نشان میدهد که سیاستهای بالادستی یعنی نهاد کنترل کننده دستخوش آشوب شده و به عبارتی متغیرهای مرتبط با مرکز کنترل دچار اخلال گردیده است.
فروغ زاده در ادامه در پاسخ به این سوال که منظور از بخش کنترل کننده چیست، گفت: نباید از این موضوع غافل شویم که نزدیک به 9 ماه بانک مرکزی خود را متولی و کنترل کننده بازار ارز میدانست و نمیشود حالا که قیمت ارز رشد کرده و در مسیر نوسان غیرمعمول واقع شده بگوییم بانک مرکزی تقصیر ندارد و متغیرهای دیگر در این موضوع دخیلند.
این کارشناس گفت: تورم نزدیک به 40درصدی در کشور تابع نوسانات ارز و رشد نقدینگی است وقتی بازارها از سرمایههای سرگردان اشباع باشد رشد تورم متوقف میشود اما وقتی نقدینگی سرگردان باشد و به دنبال محلی برای استقرار، در این حالت ممکن است بالا رفتن تقاضا منجر به افزایش قیمت شود تجربه 9 ماه اخیر نشان داد تحولات داخلی پولی تاثیری بر بازار ارز نداشته و از مرز 10900 تا 12100 نوسان داشت.
وی اتفاقات آبان ماه، ترور سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای اوکراینی را از شاخصهای تاثیرگذار در رشد قیمت ارز دانست و افزود: برخلاف اظهارات کاملا اشتباه و غیرکارشناسی آقای همتی، ورود ایران به لیست سیاه FATF تاثیر شتابندهای در رشد قیمت ارز داشت.
>شاید دستکاری داخلی
فروغ زاده اتفاق عجیبتر در بازار ارز را مساله کرونا دانست و تاثیر آن را در ایران و روی بازارهای مالی معکوس و بیمارگونه دانست و گفت:کرونا بازارهای جهانی را به سقوط کشانده و ارزش سهام را کاهش داده اما در بازار ایران رشد دلار بدون توجه به تاثیرگذاری کرونا بر بازارهای مالی جهانی است که به نظر میرسد ناشی از یک دستکاری داخلی است تا یک وضعیت طبیعی.
این کارشناس یادآور شد: پدیدههایی مثل کرونا متغیرهای هیجانی موقتی است که تاثیری بر بازار ایران ندارد اما لازم است به این موضوع توجه شود وقتی الان دلار در حال ورود به کانال 16 هزار تومان است طبیعی نیست و نباید آن را به تورم نسبت دارد. چون تاثیر تورم یک تاثیر تدریجی است و بیشتر تابع نوسان قیمت ارز و در نتیجه سرگردانی نقدینگی است.
>وضعیت در بازار آشفته است
بازار ارز در حال حاضر وضعیت متفاوتی دارد. تا قبل از سال 98 به نظر میرسید وقتی دلار با رشد قیمت روبرو میشود کنترل اوضاع از دست بانک مرکزی خارج شده است اما اکنون به نظر میرسد وضعیت متفاوت است و کنترل کننده مرکزی بر وضعیت قیمتی ایجاد شده احاطه دارد.
فرضیه محتمل این است که وقتی در عرض 9 ماه بانک مرکزی میتواند بازار را به خوبی کنترل کند چطور در عرض 3 ماه بدون هیچ تغییر مدیریتی در سیستم پولی کشور، کنترل قیمت از دست بانک مرکزی خارج میشود؟
>واکسنی که بانک مرکزی زده بود
واکسینه شدن بانک مرکزی در برابر تحولات سیاسی و اقتصادی اعترافی است که همتی بارها بر آن تاکید کرده است. او 5 ماه قبل درباره تحریم مجدد بانک مرکزی گفته بود: بانک مرکزی را تحت عنوان یک سرفصل دیگر تحریم کردهاند که البته این اقدامات از نظر ما تبلیغاتی است.
او همچنین گفته بود کنترل کامل بر بازار ارز برقرار است. روند صادرات غیر نفتی ادامه دارد و عرضه مداوم ارز در نیما در حال انجام است و ادعای آرامش قبل از توفان که مطرح شده فقط باعث خالی کردن دل مردم میشود. اکنون روند خوبی حاکم شده و در آینده بهتر نیز میشود.
لُپ کلام همتی در آن زمان این بود: اکنون کنترل کامل بر بازار داریم و نگرانی از این بابت نداریم و در آینده این ثبات بازار ارز ادامه مییابد. این یعنی اقدامات بیرونی بین المللی هیچ تاثیری بر قیمت ارز و نوسان آن در بازار ندارد که صحت و سقم آن اثبات شده است بنا بر این نمیتوان جهش قیمت فعلی را به مسائل بین المللی نسبت داد.
>مکانیزمهای کنترلی بانک مرکزی چه بود؟
فعالیت بانک مرکزی در ایران مستقل از دولت نیست و این یکی از نقایص اقتصاد دولتی ایران است. در واقع باید گفت در اقتصاد ایران، سیاستگذاری در حوزه بانکی و پولی برعهده دولت و تیم اقتصادی دولت است که بانک مرکزی جزئی از بدنه کلی تیم اقتصادی را تشکیل میدهد. این امر اختیارات بانک مرکزی را برای اعمال برنامههای کنترلی در بازار ارز محدود میکند و عملا دست و پای سیاستگذاران را در سیاستگذاری نرخ ارز بسته نگه میدارد.
سال گذشته و پس از التهابات شدید بازار ارز، شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا با اعلام سیاستهای جدید بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز، به همتی رئیسکل بانک مرکزی اختیارات لازم را داد تا با روش و قیمتهای جدید در بازار مداخله کند. اعطای اختیارات لازم به همتی، این نتیجه را دربر داشت که بازار ارز طی یک فرآیند تدریجی و به کمک بستههای سیاستی متفاوت و اثرگذار، کنترل شده و به ثبات نسبی رسید. کاهش نرخ ارز را میتوان یکی از دستاوردهای
این اتفاق دانست.
وقتی بانک مرکزی از ابتدای سال 98 عزم خود را جزم کرد تا با رشد بی منطق قیمت ارز مقابله کند این تاثیر به خوبی در بازارها نمایان شد. دلار 13 هزار تومانی از خرداد 98 رشد نزولی خود را آغاز کرد و تا 10900 تومان نیز در عرض 8 ماه رسید.
این اتفاق در حالی روی داد که اتفاقات سیاسی و اقتصادی زیادی هم روی داد که میتوانست بر بازار ارز تاثیرگذار باشد و از آن جمله تحریمهای مداومی بود که آمریکا برقرار میکرد و انگار که آب از آب تکان نمیخورد و قیمت ارز محکم و پابرجا سرجای خود قرار داشت.
سال 97 وقتی که رشد قیمت ارز اتفاق افتاد مردم سرمایههای سرگردان را به سمت خرید ارز سوق دادند بخصوص که شایعه دلار 30 هزار تومانی بر سر زبانها افتاده بود. دیری نپایید که برخلاف تصور عمومی، سیاستگذاری بانک مرکزی در حوزه ارز، نوید کاهش نرخ ارز را داد و اقدامات همتی در کنترل نوسان نرخ ارز باعث شد از خردادماه 98 بازار ارز آرامآرام به سمت کاهش نرخ ارز حرکت کند. این روند در ماههای بعد نیز با یک افتوخیز اندکی همچنان ادامه یافت. این اتفاق، نگرانی دارندگان ارزهای خانگی را از زیان پیشرو تشدید کرده و لذا آنها را برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر مجبور به بیرون آوردن ارز و فروش آن در بازار کرد. نتیجه این رفتار عمومی زمینهساز افزایش ارز در بازار و کاهش نرخ آن شد.
>وضعیت پتروشیمیها هم خوب است
اگر بخواهیم بگوییم تغییری در وارد شدن منابع ارزی از سوی پتروشیمیها به سامانه نیما رخ داده باید بگوییم که این اتفاق رخ نداده است.
یکی از اقدامات موثر در بازار ارز، ارائه بسته سیاستی بود که در اردیبهشتماه امسال به تصویب رسید. این بسته سیاستی، نحوه برگشت ارز حاصل از صادرات در سال 98 و نحوه رفع تعهد ارز صادراتی سال 1397 صادرکنندگان را مشخص کرد. بر این اساس، مقرر شد حداقل 60درصد از ارز حاصل از صادرات پتروشیمیها وارد سامانه نیما و 10 درصد نیز بهصورت اسکناس وارد کشور شود. 30 درصد باقیمانده نیز به واردات در مقابل صادرات اختصاص یابد.
این سیاست که تا حدودی دست پتروشیمیها را در بازگرداندن ارز حاصل از صادرات باز گذاشت، انگیزه بیشتری برای صادرکنندگان این حوزه ایجاد کرد تا ارز حاصل از صادرات خود را به چرخه اقتصادی کشور
بازگردانند.
این اتفاق چنته ارزی بانک مرکزی را پُر کرد و به نظر میرسد در این بخش نیز اتفاق خاصی رخ نداده که بخواهیم جهش ارزی فعلی را به آن منتسب کنیم.
>با این همه راه حل بازار ارز را کنترل کردند
بر اساس گفتههای همتی «افزایش کنترل بر ریال و ممانعت از خروج سرمایه»، «توجهبه نیروهای بازار»، «ایجاد ساختار انگیزشی برای برگشت ارز صادرکنندگان» و «حضور دائمی و هدفمند بهعنوان بازارساز در بازار ارز»، مواردی بودند که بانک مرکزی به عنوان ۴ راهکار کنترل بازار ارز از آنها استفاده کرد.
در کنار این مکانیزمها راه حلهای دیگری هم مورد توجه قرار داشت و به عنوان مکمل ظاهر شد؛ از جمله تعدیل نرخ سود سپردههای بانکی»، «جراحی نظام بانکی» و «جیرهبندی نرخ ارز» که البته به مرحله اجرا نرسید.
در مقطع آرامش، توجیه بانک مرکزی این بود که عواملی همچون توجه به پول ملی و تقویت ارزش آن در مقابل ارزهای خارجی به خصوص دلار از یک سو و کنترل و ایجاد محدودیت برای خروج سرمایه از کشور، بخصوص سرمایههای ارزی از سوی دیگر، در ثبات و کنترل بازار ارز بسیار موثر بوده است.
بخش دیگری از سیاست اجرایی بانک مرکزی تدابیری بوده که دولت برای بازگشت ارز حاصل از صادرات به خصوص برای ارزهای پتروشیمی در نظر گرفت، این رویداد زمینه را برای ورود ارز هرچه بیشتر به کشور و تزریق آن به سامانه نیما فراهم آورد و موجبات پاسخگویی به تمامی نیازهای ارزی کشور را فراهم آورد.
>خارج از بانک مرکزی چیزی تاثیرگذار نبوده
حتی آنطور که همتی گفته قرار گرفتن در لیست سیاه FATF تاثیری بر جهش قیمت ارز نداشته و ندارد بنابراین سوال این است که باید دنبال کدام عامل در افزایش نرخ ارز باشیم؟
فرضیه تاثیر نیروهای خارج از بانک مرکزی بر بازار از جمله دلالها فرضیه غلطی بود که اثبات نادرستی آن با سیاستهای بانک مرکزی در چند ماه گذشته عیان شد. یعنی اگر قبلا تصور میشد دلالها و مراکزی خارج از کنترل بانک مرکزی بر بالا و پائین شدن قیمت ارز تاثیر دارند با سیاستهای 9 ماه گذشته بانک مرکزی در سفت و محکم نگه داشتن قیمتها واضح شد که همه چیز در واقع دست خود بانک مرکزی است که با سیاستهای کنترلی خود بر بازار احاطه دارد.
اکنون که بازار به مرز آشفتگی مجدد رسیده اشتباه است اگر تصور شود که نیروهای بیرون از مرکزیت کنترل کننده در حال تاثیرگذاری بر بازار ارز هستند. در سالهای قبل توپ آشفتگی بازار همیشه به زمین دلالها سانتر میشد و تقصیرها به گردن تعداد اندک و غیرقابل تاثیر این صنف میافتاد غافل از اینکه با توجه به سیاستهای مداخلهای بانک مرکزی در بازار ارز امکان جولان نیروهای غیررسمی و تاثیرگذاری آنها بر بازار بسیار اندک است.
سید کمال سیدعلی کارشناس مسائل ارزی در این رابطه میگوید: « با توجه به تحریمها که باعث کاهش درآمدهای نفتی کشور شد، دولت تصمیم گرفت تنها به نیازهای ارزی اساسی و فوری پاسخ دهد و برای کالاهای لوکس دیگر ارز به منظور واردات تخصیص ندهد، بدین منظور واردات برخی از کالاها نیز به طور کلی ممنوع شد.»
این یعنی طی چند ماه اخیر چیزی به اسم ولخرجی ارزی برای واردات کالا از خارج وجود نداشته است و البته در حال حاضر هم که قیمت ارز اوج گرفته اتفاق و گشایش جدیدی در این عرصه رخ نداده است.
خساست بانک مرکزی در خرج کردن ارز حتی گریبان تولید را هم گرفت اما مانع از ادامه فعالیت کارخانهها نشد و بر همین اساس بانک مرکزی به نیازهای تولید به گونهای پاسخ داد که کمبود ارز باعث اغتشاش قیمتی در بازار و نوسان شدید نشود.
در نتیجه به نظر میرسد با توجه به اینکه تا به امروز هیچ اتفاق خاصی روی نداده بالارفتن قیمت ارز را نمیتوان به عوامل بیرون از بانک مرکزی نسبت داد چرا که اقتصاد ایران، یک اقتصاد کاملا دولتی است؛ به این معنا که بیش از 80 درصد از تصدیگری و مالکیت اقتصاد در اختیار دولت قرار دارد. در کشوری که اقتصاد آن بر پایه صادرات نفت باشد و دولت نیز بهعنوان تنها مرجع صادرات نفت محسوب شود، بدیهی است که نقش دولت در تعیین نرخ ارز، پررنگتر از سایر بخشهاست. درواقع زمانی که بیش از 80 درصد ارز حاصل از صادرات کشور در دست دولت است، فرمول تعیین نرخ ارز از قوانین علم اقتصاد پیروی نمیکند و تابعی از سیاستگذاریهای دولت برای قیمـــتگــــذاری نرخ ارز
است.
به باور بسیاری از کارشناسان، تاثیر نوسانات نرخ ارز بر کل اقتصاد کشور یک امر اجتنابناپذیر است. بر این اساس، کاهش نرخ رشد اقتصادی، افزایش نرخ تورم، افزایش کسری بودجه دولت یا کسری تجارت خارجی عواملی بوده که طی یکسال و نیم اخیر، موجب کاهش ارزش پول کشور شده است که این موارد را میتوان حاصل از دولتیبودن اقتصاد کشور دانست.
>عقبگرد دلار در جهان و پیشروی در ایران!
در جریان معاملات دیروز سه شنبه در بازارهای مالی جهان، دلار به عقب رانده شد چرا که بازارهای مالی جهان به خاطر کرونا دست به عصا بودند. بر اساس این گزارش، یک نوع جنگ احساسی در معاملات به چشم میخورد که در آن معامله گران نمیتوانند نگرانی خود را مخفی نگه دارند. خیلی مهم است که چین برای حمایت از اقتصادش چه کاری انجام دهد و حمایت قوی چین از اقتصادش باعث خواهد شد تا بازارها مجددا اوج بگیرند.
اما در بازارهای ایران طی ده روز گذشته تا به امروز قیمت ارز به خصوص دلار و یورو رشد سرسام آوری را داشته است. در کنار این ارزها، سکه نیز از رشد قیمتی غیرعادی برخوردار بوده و به مرز روانی 6 میلیون تومان رسیده است.
جلوی بیشتر صرافیها در تهران ظاهرا همه چیز آرام است اما وقتی به میدان فردوسی میروی شلوغی نسبتا زیادی احساس میشود. برخی صرافیها مثل بیشتر اوقات جواب مشخصی نمیدهند و فقط تابلوی قیمت آنها روشن است. دلالها هم البته کم فعال نیستند دلار را برای فروش تا 15600 هم قیمت میدهند و البته صرافیها 14900 تا 15100 را برای فروش دلار تعیین کردهاند.
تا همین چند روز قبل بود که دلار در کانال 12800 قرار داشت و تنها چند روز مانده به انتخابات ناگهان رشد قیمت آغاز شد. از همان زمان تا به امروز همتی رئیس کل بانک مرکزی همواره تاکید کرده که بازار تحت کنترل و آرام است و اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.
>چه ربطی به تورم دارد؟
در خصوص بالا رفتن قیمت دلار طی روزهای اخیر نظریات متعددی مطرح شده است. مهدی فروغ زاده فعال بازار ارز در این رابطه میگوید:من در این چند روز دیدم که برخی کارشناسان گفتند رشد قیمت دلار به خاطر رشد تورم بوده که به نظر من ایده غلط است.
وی افزود: تجربه این 6 ماه اخیر نشان داده است ثبات قیمت در بازارها وابسته به نوسان قیمت ارز است و نه اینکه دلار و ارز تابع رشد تورم باشد. اینکه قیمت دلار در برخی ماهها ثابت میماند اما یکدفعه جهش پیدا میکند نشان میدهد که سیاستهای بالادستی یعنی نهاد کنترل کننده دستخوش آشوب شده و به عبارتی متغیرهای مرتبط با مرکز کنترل دچار اخلال گردیده است.
فروغ زاده در ادامه در پاسخ به این سوال که منظور از بخش کنترل کننده چیست، گفت: نباید از این موضوع غافل شویم که نزدیک به 9 ماه بانک مرکزی خود را متولی و کنترل کننده بازار ارز میدانست و نمیشود حالا که قیمت ارز رشد کرده و در مسیر نوسان غیرمعمول واقع شده بگوییم بانک مرکزی تقصیر ندارد و متغیرهای دیگر در این موضوع دخیلند.
این کارشناس گفت: تورم نزدیک به 40درصدی در کشور تابع نوسانات ارز و رشد نقدینگی است وقتی بازارها از سرمایههای سرگردان اشباع باشد رشد تورم متوقف میشود اما وقتی نقدینگی سرگردان باشد و به دنبال محلی برای استقرار، در این حالت ممکن است بالا رفتن تقاضا منجر به افزایش قیمت شود تجربه 9 ماه اخیر نشان داد تحولات داخلی پولی تاثیری بر بازار ارز نداشته و از مرز 10900 تا 12100 نوسان داشت.
وی اتفاقات آبان ماه، ترور سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای اوکراینی را از شاخصهای تاثیرگذار در رشد قیمت ارز دانست و افزود: برخلاف اظهارات کاملا اشتباه و غیرکارشناسی آقای همتی، ورود ایران به لیست سیاه FATF تاثیر شتابندهای در رشد قیمت ارز داشت.
>شاید دستکاری داخلی
فروغ زاده اتفاق عجیبتر در بازار ارز را مساله کرونا دانست و تاثیر آن را در ایران و روی بازارهای مالی معکوس و بیمارگونه دانست و گفت:کرونا بازارهای جهانی را به سقوط کشانده و ارزش سهام را کاهش داده اما در بازار ایران رشد دلار بدون توجه به تاثیرگذاری کرونا بر بازارهای مالی جهانی است که به نظر میرسد ناشی از یک دستکاری داخلی است تا یک وضعیت طبیعی.
این کارشناس یادآور شد: پدیدههایی مثل کرونا متغیرهای هیجانی موقتی است که تاثیری بر بازار ایران ندارد اما لازم است به این موضوع توجه شود وقتی الان دلار در حال ورود به کانال 16 هزار تومان است طبیعی نیست و نباید آن را به تورم نسبت دارد. چون تاثیر تورم یک تاثیر تدریجی است و بیشتر تابع نوسان قیمت ارز و در نتیجه سرگردانی نقدینگی است.
>وضعیت در بازار آشفته است
بازار ارز در حال حاضر وضعیت متفاوتی دارد. تا قبل از سال 98 به نظر میرسید وقتی دلار با رشد قیمت روبرو میشود کنترل اوضاع از دست بانک مرکزی خارج شده است اما اکنون به نظر میرسد وضعیت متفاوت است و کنترل کننده مرکزی بر وضعیت قیمتی ایجاد شده احاطه دارد.
فرضیه محتمل این است که وقتی در عرض 9 ماه بانک مرکزی میتواند بازار را به خوبی کنترل کند چطور در عرض 3 ماه بدون هیچ تغییر مدیریتی در سیستم پولی کشور، کنترل قیمت از دست بانک مرکزی خارج میشود؟
>واکسنی که بانک مرکزی زده بود
واکسینه شدن بانک مرکزی در برابر تحولات سیاسی و اقتصادی اعترافی است که همتی بارها بر آن تاکید کرده است. او 5 ماه قبل درباره تحریم مجدد بانک مرکزی گفته بود: بانک مرکزی را تحت عنوان یک سرفصل دیگر تحریم کردهاند که البته این اقدامات از نظر ما تبلیغاتی است.
او همچنین گفته بود کنترل کامل بر بازار ارز برقرار است. روند صادرات غیر نفتی ادامه دارد و عرضه مداوم ارز در نیما در حال انجام است و ادعای آرامش قبل از توفان که مطرح شده فقط باعث خالی کردن دل مردم میشود. اکنون روند خوبی حاکم شده و در آینده بهتر نیز میشود.
لُپ کلام همتی در آن زمان این بود: اکنون کنترل کامل بر بازار داریم و نگرانی از این بابت نداریم و در آینده این ثبات بازار ارز ادامه مییابد. این یعنی اقدامات بیرونی بین المللی هیچ تاثیری بر قیمت ارز و نوسان آن در بازار ندارد که صحت و سقم آن اثبات شده است بنا بر این نمیتوان جهش قیمت فعلی را به مسائل بین المللی نسبت داد.
>مکانیزمهای کنترلی بانک مرکزی چه بود؟
فعالیت بانک مرکزی در ایران مستقل از دولت نیست و این یکی از نقایص اقتصاد دولتی ایران است. در واقع باید گفت در اقتصاد ایران، سیاستگذاری در حوزه بانکی و پولی برعهده دولت و تیم اقتصادی دولت است که بانک مرکزی جزئی از بدنه کلی تیم اقتصادی را تشکیل میدهد. این امر اختیارات بانک مرکزی را برای اعمال برنامههای کنترلی در بازار ارز محدود میکند و عملا دست و پای سیاستگذاران را در سیاستگذاری نرخ ارز بسته نگه میدارد.
سال گذشته و پس از التهابات شدید بازار ارز، شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا با اعلام سیاستهای جدید بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز، به همتی رئیسکل بانک مرکزی اختیارات لازم را داد تا با روش و قیمتهای جدید در بازار مداخله کند. اعطای اختیارات لازم به همتی، این نتیجه را دربر داشت که بازار ارز طی یک فرآیند تدریجی و به کمک بستههای سیاستی متفاوت و اثرگذار، کنترل شده و به ثبات نسبی رسید. کاهش نرخ ارز را میتوان یکی از دستاوردهای
این اتفاق دانست.
وقتی بانک مرکزی از ابتدای سال 98 عزم خود را جزم کرد تا با رشد بی منطق قیمت ارز مقابله کند این تاثیر به خوبی در بازارها نمایان شد. دلار 13 هزار تومانی از خرداد 98 رشد نزولی خود را آغاز کرد و تا 10900 تومان نیز در عرض 8 ماه رسید.
این اتفاق در حالی روی داد که اتفاقات سیاسی و اقتصادی زیادی هم روی داد که میتوانست بر بازار ارز تاثیرگذار باشد و از آن جمله تحریمهای مداومی بود که آمریکا برقرار میکرد و انگار که آب از آب تکان نمیخورد و قیمت ارز محکم و پابرجا سرجای خود قرار داشت.
سال 97 وقتی که رشد قیمت ارز اتفاق افتاد مردم سرمایههای سرگردان را به سمت خرید ارز سوق دادند بخصوص که شایعه دلار 30 هزار تومانی بر سر زبانها افتاده بود. دیری نپایید که برخلاف تصور عمومی، سیاستگذاری بانک مرکزی در حوزه ارز، نوید کاهش نرخ ارز را داد و اقدامات همتی در کنترل نوسان نرخ ارز باعث شد از خردادماه 98 بازار ارز آرامآرام به سمت کاهش نرخ ارز حرکت کند. این روند در ماههای بعد نیز با یک افتوخیز اندکی همچنان ادامه یافت. این اتفاق، نگرانی دارندگان ارزهای خانگی را از زیان پیشرو تشدید کرده و لذا آنها را برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر مجبور به بیرون آوردن ارز و فروش آن در بازار کرد. نتیجه این رفتار عمومی زمینهساز افزایش ارز در بازار و کاهش نرخ آن شد.
>وضعیت پتروشیمیها هم خوب است
اگر بخواهیم بگوییم تغییری در وارد شدن منابع ارزی از سوی پتروشیمیها به سامانه نیما رخ داده باید بگوییم که این اتفاق رخ نداده است.
یکی از اقدامات موثر در بازار ارز، ارائه بسته سیاستی بود که در اردیبهشتماه امسال به تصویب رسید. این بسته سیاستی، نحوه برگشت ارز حاصل از صادرات در سال 98 و نحوه رفع تعهد ارز صادراتی سال 1397 صادرکنندگان را مشخص کرد. بر این اساس، مقرر شد حداقل 60درصد از ارز حاصل از صادرات پتروشیمیها وارد سامانه نیما و 10 درصد نیز بهصورت اسکناس وارد کشور شود. 30 درصد باقیمانده نیز به واردات در مقابل صادرات اختصاص یابد.
این سیاست که تا حدودی دست پتروشیمیها را در بازگرداندن ارز حاصل از صادرات باز گذاشت، انگیزه بیشتری برای صادرکنندگان این حوزه ایجاد کرد تا ارز حاصل از صادرات خود را به چرخه اقتصادی کشور
بازگردانند.
این اتفاق چنته ارزی بانک مرکزی را پُر کرد و به نظر میرسد در این بخش نیز اتفاق خاصی رخ نداده که بخواهیم جهش ارزی فعلی را به آن منتسب کنیم.
>با این همه راه حل بازار ارز را کنترل کردند
بر اساس گفتههای همتی «افزایش کنترل بر ریال و ممانعت از خروج سرمایه»، «توجهبه نیروهای بازار»، «ایجاد ساختار انگیزشی برای برگشت ارز صادرکنندگان» و «حضور دائمی و هدفمند بهعنوان بازارساز در بازار ارز»، مواردی بودند که بانک مرکزی به عنوان ۴ راهکار کنترل بازار ارز از آنها استفاده کرد.
در کنار این مکانیزمها راه حلهای دیگری هم مورد توجه قرار داشت و به عنوان مکمل ظاهر شد؛ از جمله تعدیل نرخ سود سپردههای بانکی»، «جراحی نظام بانکی» و «جیرهبندی نرخ ارز» که البته به مرحله اجرا نرسید.
در مقطع آرامش، توجیه بانک مرکزی این بود که عواملی همچون توجه به پول ملی و تقویت ارزش آن در مقابل ارزهای خارجی به خصوص دلار از یک سو و کنترل و ایجاد محدودیت برای خروج سرمایه از کشور، بخصوص سرمایههای ارزی از سوی دیگر، در ثبات و کنترل بازار ارز بسیار موثر بوده است.
بخش دیگری از سیاست اجرایی بانک مرکزی تدابیری بوده که دولت برای بازگشت ارز حاصل از صادرات به خصوص برای ارزهای پتروشیمی در نظر گرفت، این رویداد زمینه را برای ورود ارز هرچه بیشتر به کشور و تزریق آن به سامانه نیما فراهم آورد و موجبات پاسخگویی به تمامی نیازهای ارزی کشور را فراهم آورد.
>خارج از بانک مرکزی چیزی تاثیرگذار نبوده
حتی آنطور که همتی گفته قرار گرفتن در لیست سیاه FATF تاثیری بر جهش قیمت ارز نداشته و ندارد بنابراین سوال این است که باید دنبال کدام عامل در افزایش نرخ ارز باشیم؟
فرضیه تاثیر نیروهای خارج از بانک مرکزی بر بازار از جمله دلالها فرضیه غلطی بود که اثبات نادرستی آن با سیاستهای بانک مرکزی در چند ماه گذشته عیان شد. یعنی اگر قبلا تصور میشد دلالها و مراکزی خارج از کنترل بانک مرکزی بر بالا و پائین شدن قیمت ارز تاثیر دارند با سیاستهای 9 ماه گذشته بانک مرکزی در سفت و محکم نگه داشتن قیمتها واضح شد که همه چیز در واقع دست خود بانک مرکزی است که با سیاستهای کنترلی خود بر بازار احاطه دارد.
اکنون که بازار به مرز آشفتگی مجدد رسیده اشتباه است اگر تصور شود که نیروهای بیرون از مرکزیت کنترل کننده در حال تاثیرگذاری بر بازار ارز هستند. در سالهای قبل توپ آشفتگی بازار همیشه به زمین دلالها سانتر میشد و تقصیرها به گردن تعداد اندک و غیرقابل تاثیر این صنف میافتاد غافل از اینکه با توجه به سیاستهای مداخلهای بانک مرکزی در بازار ارز امکان جولان نیروهای غیررسمی و تاثیرگذاری آنها بر بازار بسیار اندک است.
سید کمال سیدعلی کارشناس مسائل ارزی در این رابطه میگوید: « با توجه به تحریمها که باعث کاهش درآمدهای نفتی کشور شد، دولت تصمیم گرفت تنها به نیازهای ارزی اساسی و فوری پاسخ دهد و برای کالاهای لوکس دیگر ارز به منظور واردات تخصیص ندهد، بدین منظور واردات برخی از کالاها نیز به طور کلی ممنوع شد.»
این یعنی طی چند ماه اخیر چیزی به اسم ولخرجی ارزی برای واردات کالا از خارج وجود نداشته است و البته در حال حاضر هم که قیمت ارز اوج گرفته اتفاق و گشایش جدیدی در این عرصه رخ نداده است.
خساست بانک مرکزی در خرج کردن ارز حتی گریبان تولید را هم گرفت اما مانع از ادامه فعالیت کارخانهها نشد و بر همین اساس بانک مرکزی به نیازهای تولید به گونهای پاسخ داد که کمبود ارز باعث اغتشاش قیمتی در بازار و نوسان شدید نشود.
در نتیجه به نظر میرسد با توجه به اینکه تا به امروز هیچ اتفاق خاصی روی نداده بالارفتن قیمت ارز را نمیتوان به عوامل بیرون از بانک مرکزی نسبت داد چرا که اقتصاد ایران، یک اقتصاد کاملا دولتی است؛ به این معنا که بیش از 80 درصد از تصدیگری و مالکیت اقتصاد در اختیار دولت قرار دارد. در کشوری که اقتصاد آن بر پایه صادرات نفت باشد و دولت نیز بهعنوان تنها مرجع صادرات نفت محسوب شود، بدیهی است که نقش دولت در تعیین نرخ ارز، پررنگتر از سایر بخشهاست. درواقع زمانی که بیش از 80 درصد ارز حاصل از صادرات کشور در دست دولت است، فرمول تعیین نرخ ارز از قوانین علم اقتصاد پیروی نمیکند و تابعی از سیاستگذاریهای دولت برای قیمـــتگــــذاری نرخ ارز
است.
به باور بسیاری از کارشناسان، تاثیر نوسانات نرخ ارز بر کل اقتصاد کشور یک امر اجتنابناپذیر است. بر این اساس، کاهش نرخ رشد اقتصادی، افزایش نرخ تورم، افزایش کسری بودجه دولت یا کسری تجارت خارجی عواملی بوده که طی یکسال و نیم اخیر، موجب کاهش ارزش پول کشور شده است که این موارد را میتوان حاصل از دولتیبودن اقتصاد کشور دانست.
آفتاب یزد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.