کد خبر
542051
گزارش 144صفحهای جامعه اطلاعاتی آمریکا درباره آینده رقابتهای جهانی
2040؛ سال فرماندهی چین بر جهان
ساعت 24-«چین در چند سال آینده با پیشیگرفتن از آمریکا، قدرتمندترین ابرقدرت جهانی میشود»؛ عبارتی که چندسالی به تکیهکلام تحلیلگران بینالمللی و کارشناسان اقتصادی تبدیل شده است. اکنون نیز یکی از بزرگترین نهادهای آمریکایی در تازهترین گزارش خود تاکید کرده است که «تا سال 2024 میلادی پکن نیرومندترین اقتصاد جهان خواهد شد».
در گزارش 144صفحهای «جامعه اطلاعاتی آمریکا» که با عنوان «روندهای جهانی ۲۰۴۰: جهانی با رقابت بیشتر» منتشر شده، آمده است که چین در آینده نزدیک از آمریکا در اقتصاد پیشی میگیرد، به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل میشود و در مسیر کسب نقش ابرقدرت جهانی در دو دهه آینده قرار دارد. به گزارش هفتهنامه نیوزویک، گزارش دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا به تخمین روندهای آینده که منجر به تغییر عرصه بینالمللی در ۲۰ سال دیگر میشود، پرداخته است و یکی از عوامل اصلی ارزیابی چگونگی تغییر جهان در این گزارش، روابط میان دو قدرت اصلی یعنی واشنگتن و پکن است که پیشبینی میکند ایالات متحده به همراه همپیمانان دیرپای خود و چین، بیشترین نفوذ و تأثیر را بر پویایی جهان خواهند داشت. نویسندگان این گزارش تأکید میکنند که رقابت میان واشنگتن و پکن بر بیشتر حوزهها تأثیر میگذارد و اتحادها، ائتلافها و سازمانهای بینالمللی کنونی را که برای دههها نظم جهانی را پایدار و استوار نگه داشته بودند، تضعیف کرده یا ماهیت آنان را تغییر میدهد. از تغییرات اساسی پیشبینیشده در این گزارش برای نظم جهانی، انتقال توازن اقتصادی از غرب به شرق و رشد هرچه بیشتر اقتصادهای آسیایی است.
این گزارش اینگونه پیشبینی میکند که اقتصاد چین تا ۲۰ سال آینده در صدر جهان قرار خواهد گرفت و سهم خود را از تولید ناخالص داخلی جهان از ۱۷.۹ درصد در ۲۰۲۰ به ۲۲.۸ در سال ۲۰۴۰ افزایش خواهد داد و در سوی دیگر، سهم ایالات متحده از این شاخص از ۲۴ درصد به ۲۰.۸ درصد کاهش مییابد. یان شوئه تونگ، رئیس مؤسسه روابط بینالملل دانشگاه شینهوای چین دراینباره میگوید در حالی که آمریکا و غرب همچنان نگاه منفعتگرایانه و استعمارگرایانهای به جهان دارند، چین درهای خود را به روی همه کشورها باز کرده است. او ادامه میدهد که سیاست خارجی چین بر سه اصل واقعیتهای چینی، جهانیشدن و فرهنگ چینی متکی است؛ هرچند سیاست چین رسما بر مارکسیسم استوار است، ولی عملا پکن بر عملگرایی متکی است.
به نوشته نیوزویک مدتهاست که پیشیگرفتن چین از آمریکا در زمینه تولید ناخالص داخلی مورد بحث کارشناسان بوده است اما برخی اندیشکدهها ازجمله مرکز تحقیقات تجاری و اقتصادی بریتانیا و همچنین اندیشکده نومورا هولدینگز گفتهاند که تجارب متفاوت هر دو کشور در همهگیری کووید۱۹ تاریخ سبقت چین از آمریکا را به سال ۲۰۲۸ موکول کرده یا رسیدن به آن را حتی برای پنج سال زودتر تسریع میکند.
در گزارش مرکز تحقیقات تجاری و اقتصادی بریتانیا آمده بود که چین خلاف دیگر کشورهای جهان که رشد اقتصادهایشان در سال ٢۰٢۰ منفی بود، بر اساس برآوردها رشد اقتصادی دودرصدی را تجربه خواهد کرد؛ چراکه اقتصاد این کشور کمتر از هر اقتصاد بزرگ دیگری از همهگیری کرونا آسیب دیده است. سهم این کشور در اقتصاد جهان از 3.6 درصد در سال ٢٠٠٠ به 17.8 درصد در سال ٢٠٢٠ افزایش یافته است. هدف این کشور این است که تا سال ٢٠٢۵ به کشوری با درآمد سرانه بالا تبدیل شود و مطابق برنامهریزیهای مقامات پکن، این هدف باید تا سال ٢٠٢٣ محقق شود.
در گزارش دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا نیز آمده است: در دو دهه آینده، چین بدون شک بهدنبال اعمال تسلط بر آسیا و نفوذ بیشتر در سطح جهانی خواهد بود، اما در عین حال از نفوذ بر مناطق حاشیهای استراتژیک دوری میکند.
جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا شامل ۱۶ سازمان و سازمان اطلاعاتی است که ریاست آن بر عهده مدیر اطلاعات ملی است. هریک از ۱۶ سازمان، در زمینه وظایف سازمانی خود به جمعآوری اطلاعات و ارزیابی آن میپردازند و نتایج بررسیهای خود را در اختیار رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا، سیاستمداران یا نظامیان این کشور قرار میدهند. تا پیش از ۱۱ سپتامبر، مدیرکل آژانس اطلاعات مرکزی بر جامعه اطلاعاتی آمریکا ریاست میکرد، اما مدیر اطلاعات ملی که خود به رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا پاسخگوست، در رأس این نهاد قرار دارد. در گزارش این نهاد آمده است که چین همچنین احتمالا از پیشرفتهای تکنولوژیکی خود برای بهکارگیری ارتشی قدرتمند در شرق آسیا و دیگر مناطق استفاده میکند، اما استقرار متناسب نیرو -عمدتا به شکل پایگاههای دریایی- را بهجای استقرار تعداد زیادی از سربازان ترجیح میدهد. بنابراین در چنین شرایطی پکن حتی میتواند برای تعامل با دیگر کشورهای جهانی حد و مرز تعیین کند و در صورت سرکشی از خطوط تعیینشده، به آنان هشدار جدی دهد. این مسئله از سوی دیگر میتواند شعله اختلافها میان چین و آمریکا را شعلهورتر کند؛ یعنی دعوای همیشگی بر سر تایوان؛ جزیره خودگردانی که در سال 1949 میلادی پس از پیروزی در جنگ داخلی، اعلام استقلال کرد، اما شی جینپینگ، رئیسجمهوری این کشور وعده داده است که چه از طریق دیپلماسی و چه با زور آن را پس خواهد گرفت و طبق این گزارش، مقامات ارشد چینی ظاهرا انتظار دارند که تا سال 2040 میلادی، تایوان هرچند از طریق زورگویی مداوم و بالاجبار به اتحاد آنان نزدیک شود.
استفاده از قدرت نظامی
گزارش دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا اما جنبههای خطرناک دیگری را نیز دربر میگیرد. در این گزارش آمده است که چین برای تأمین منافع خود، احتمالا قابلیتهای نظامی خود را به کار خواهد بست که آمریکا و نیروهای همپیمان با آن در منطقه را با افزایش ریسک مواجه کند. هدف پکن در حقیقت آن است که دسترسی آمریکا و شرکای واشنگتن را به پایگاههایش محدودتر کند. اکنون ایالات متحده با داشتن 800 پایگاه نظامی در جهان و استقرار تنها 280 پایگاه در منطقه آسیاپاسیفیک، قدرت نظامی برتر را در منطقه و جهان در اختیار دارد. اما رئیسجمهوری چین بهشدت بر نوسازی و گسترش تواناییهای ارتش آزادیبخش خلق متمرکز شده است تا جایی که بتواند در مناطق ادعایی تحت مالکیت خود، حاکمیت مطلق نظامیاش را تضمین کند.
البته به باور نویسندگان آمریکایی این گزارش، هرچند احتمال همکاری بین چین، آمریکا و غرب در آینده بعید نیست، اما چین از این توانایی نظامی و پیشرفتهایش در عرصه فناوری تنها در منطقه آسیای شرقی استفاده نخواهد کرد و در حقیقت افزایش توانایی نظامی، ابزاری برای پکن خواهد بود تا مانع رویش ائتلافهای مخالف شود، یکپارچگی اقتصادی شرکایش در خاورمیانه و اقیانوس هند را تقویت کند و از همه مهمتر راه نفوذ چین را به آسیای مرکزی و شمالگان هموار کند؛ منطقهای که برای داشتن برتری در آن باید رودرروی روسیه نیز قرار بگیرد.
این گزارش اینگونه پیشبینی میکند که اقتصاد چین تا ۲۰ سال آینده در صدر جهان قرار خواهد گرفت و سهم خود را از تولید ناخالص داخلی جهان از ۱۷.۹ درصد در ۲۰۲۰ به ۲۲.۸ در سال ۲۰۴۰ افزایش خواهد داد و در سوی دیگر، سهم ایالات متحده از این شاخص از ۲۴ درصد به ۲۰.۸ درصد کاهش مییابد. یان شوئه تونگ، رئیس مؤسسه روابط بینالملل دانشگاه شینهوای چین دراینباره میگوید در حالی که آمریکا و غرب همچنان نگاه منفعتگرایانه و استعمارگرایانهای به جهان دارند، چین درهای خود را به روی همه کشورها باز کرده است. او ادامه میدهد که سیاست خارجی چین بر سه اصل واقعیتهای چینی، جهانیشدن و فرهنگ چینی متکی است؛ هرچند سیاست چین رسما بر مارکسیسم استوار است، ولی عملا پکن بر عملگرایی متکی است.
به نوشته نیوزویک مدتهاست که پیشیگرفتن چین از آمریکا در زمینه تولید ناخالص داخلی مورد بحث کارشناسان بوده است اما برخی اندیشکدهها ازجمله مرکز تحقیقات تجاری و اقتصادی بریتانیا و همچنین اندیشکده نومورا هولدینگز گفتهاند که تجارب متفاوت هر دو کشور در همهگیری کووید۱۹ تاریخ سبقت چین از آمریکا را به سال ۲۰۲۸ موکول کرده یا رسیدن به آن را حتی برای پنج سال زودتر تسریع میکند.
در گزارش مرکز تحقیقات تجاری و اقتصادی بریتانیا آمده بود که چین خلاف دیگر کشورهای جهان که رشد اقتصادهایشان در سال ٢۰٢۰ منفی بود، بر اساس برآوردها رشد اقتصادی دودرصدی را تجربه خواهد کرد؛ چراکه اقتصاد این کشور کمتر از هر اقتصاد بزرگ دیگری از همهگیری کرونا آسیب دیده است. سهم این کشور در اقتصاد جهان از 3.6 درصد در سال ٢٠٠٠ به 17.8 درصد در سال ٢٠٢٠ افزایش یافته است. هدف این کشور این است که تا سال ٢٠٢۵ به کشوری با درآمد سرانه بالا تبدیل شود و مطابق برنامهریزیهای مقامات پکن، این هدف باید تا سال ٢٠٢٣ محقق شود.
در گزارش دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا نیز آمده است: در دو دهه آینده، چین بدون شک بهدنبال اعمال تسلط بر آسیا و نفوذ بیشتر در سطح جهانی خواهد بود، اما در عین حال از نفوذ بر مناطق حاشیهای استراتژیک دوری میکند.
جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا شامل ۱۶ سازمان و سازمان اطلاعاتی است که ریاست آن بر عهده مدیر اطلاعات ملی است. هریک از ۱۶ سازمان، در زمینه وظایف سازمانی خود به جمعآوری اطلاعات و ارزیابی آن میپردازند و نتایج بررسیهای خود را در اختیار رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا، سیاستمداران یا نظامیان این کشور قرار میدهند. تا پیش از ۱۱ سپتامبر، مدیرکل آژانس اطلاعات مرکزی بر جامعه اطلاعاتی آمریکا ریاست میکرد، اما مدیر اطلاعات ملی که خود به رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا پاسخگوست، در رأس این نهاد قرار دارد. در گزارش این نهاد آمده است که چین همچنین احتمالا از پیشرفتهای تکنولوژیکی خود برای بهکارگیری ارتشی قدرتمند در شرق آسیا و دیگر مناطق استفاده میکند، اما استقرار متناسب نیرو -عمدتا به شکل پایگاههای دریایی- را بهجای استقرار تعداد زیادی از سربازان ترجیح میدهد. بنابراین در چنین شرایطی پکن حتی میتواند برای تعامل با دیگر کشورهای جهانی حد و مرز تعیین کند و در صورت سرکشی از خطوط تعیینشده، به آنان هشدار جدی دهد. این مسئله از سوی دیگر میتواند شعله اختلافها میان چین و آمریکا را شعلهورتر کند؛ یعنی دعوای همیشگی بر سر تایوان؛ جزیره خودگردانی که در سال 1949 میلادی پس از پیروزی در جنگ داخلی، اعلام استقلال کرد، اما شی جینپینگ، رئیسجمهوری این کشور وعده داده است که چه از طریق دیپلماسی و چه با زور آن را پس خواهد گرفت و طبق این گزارش، مقامات ارشد چینی ظاهرا انتظار دارند که تا سال 2040 میلادی، تایوان هرچند از طریق زورگویی مداوم و بالاجبار به اتحاد آنان نزدیک شود.
استفاده از قدرت نظامی
گزارش دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا اما جنبههای خطرناک دیگری را نیز دربر میگیرد. در این گزارش آمده است که چین برای تأمین منافع خود، احتمالا قابلیتهای نظامی خود را به کار خواهد بست که آمریکا و نیروهای همپیمان با آن در منطقه را با افزایش ریسک مواجه کند. هدف پکن در حقیقت آن است که دسترسی آمریکا و شرکای واشنگتن را به پایگاههایش محدودتر کند. اکنون ایالات متحده با داشتن 800 پایگاه نظامی در جهان و استقرار تنها 280 پایگاه در منطقه آسیاپاسیفیک، قدرت نظامی برتر را در منطقه و جهان در اختیار دارد. اما رئیسجمهوری چین بهشدت بر نوسازی و گسترش تواناییهای ارتش آزادیبخش خلق متمرکز شده است تا جایی که بتواند در مناطق ادعایی تحت مالکیت خود، حاکمیت مطلق نظامیاش را تضمین کند.
البته به باور نویسندگان آمریکایی این گزارش، هرچند احتمال همکاری بین چین، آمریکا و غرب در آینده بعید نیست، اما چین از این توانایی نظامی و پیشرفتهایش در عرصه فناوری تنها در منطقه آسیای شرقی استفاده نخواهد کرد و در حقیقت افزایش توانایی نظامی، ابزاری برای پکن خواهد بود تا مانع رویش ائتلافهای مخالف شود، یکپارچگی اقتصادی شرکایش در خاورمیانه و اقیانوس هند را تقویت کند و از همه مهمتر راه نفوذ چین را به آسیای مرکزی و شمالگان هموار کند؛ منطقهای که برای داشتن برتری در آن باید رودرروی روسیه نیز قرار بگیرد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.