سکوت عجیب رییس بانک مرکزی درباره یک طرح
ساعت 24 - شادروان دکتر محسن نوربخش که از سوی چپهای مذهبی در دهه ۱۳۶۸ از بانک مرکزی کنار گذاشته شد در دوره سوم مجلس توانست دانش و دلاوری خود را برای آزاد کردن اقتصاد از قید و بندهایی که نهادهای قدرت بر دست و پای اقتصاد ایران زده بودند نشان دهد. او پس از اینکه در دولت اول آیتالله هاشمیرفسنجانی وزیر اقتصاد بود در دولت دوم وی از سوی اکثریت اصولگرایان حاکم بر مجلس در یک رفتار غافلگیرکننده رای اعتماد نگرفت و عصر همان روز به معاونت اقتصادی رییسجمهور منصوب شد.
وی در پایان دوره قانونی ریاست محمدحسین عادلی بر بانک مرکزی جانشین او شد و تا هنگام مرگ ناگهانیاش این منصب را نگه داشت. تجربه طولانی ریاست بر بانک مرکزی و دانش تخصصی وی در اقتصاد و حضور در یکی از حزبهای نیرومند وی را یک رییس ایدهآل برای بانک مرکزی کرده بود که حتی به خواستهای غیراقتصادی و غیرکارشناسی روسای دولتهای سازندگی و اصلاحات نیز تن نمیداد یا به سختی این کار انجام میشد. وی توانست با استفاده از اختیارات بانک مرکزی نرخ تورم را مهار و ثبات سیاستهای ارزی را فراهم کند. نقش برجسته وی اما در سیاستگذاریهای کلان اقتصادی تا جایی بود که برنامه اقتصادی ارائهشده از سوی بانک مرکزی و نیز سازمان برنامه و بودجه با تمایل سیدمحمد خاتمی به برنامه اصلی اداره اقتصاد تبدیل شد. پس از شادروان نوربخش اما روسای بانک مرکزی- البته تا اندازهای جز طهماسب مظاهری- روسای بانک مرکزی در برابر مجلس، وزارتخانهها و نهاد ریاستجمهوری و نیز وزارت اقتصاد و سازمان برنامه قد راست نکرده و تابعی از سیاست شدند. به نظر میرسد رییس فعلی بانک مرکزی به دلیل کارنامه و برنامه و مناسبات قدرت و فقدان دانش تخصصی و همچنین مدارای بیش از اندازه در برابر خواستههای نهادهای دیگر تصور میکند وظیفه او در بانک مرکزی اداره این بانک است و نباید در اقتصاد کلان اظهارنظر کند و یا ابتکاری نشان دهد. در حالی که در مجلس یازدهم یکی از طرحهای بزرگ برای دگرگونی در نظام بانکداری و نیز درباره وظایف ذاتی بانک مرکزی و اداره این نهاد و اندازه و سهم دیگر نهادها در سیاستگذاری پولی و ارزی در حال تصویب است و مدیران ارشد بانک مرکزی در دورههای پیشین به این طرح اعتراض کرده و تصویب آن را یک عقبگرد تاریخی برای دور شدن بانک مرکزی از استقلال میدانند. رییس بانک مرکزی و کارشناسان شاغل در این نهاد و پژوهشکده پولی و بانکی که باید کوشش کنند این طرح که از سوی کارشناسان و فعالان اقتصادی و خبرگان بانکی یک طرح مخرب است؛ «انگار نه انگار» را به مثابه راهبرد انتخاب کردهاند. در صورتی که رییس بانک مرکزی و دولت اطلاع دارند این طرح مجلس به جایی نمیرسد شاید این سکوت روا باشد اما اگر جز این باشد و مجلس یازدهم به هر ترتیبی این طرح را به قانون تبدیل کند آنگاه سکوت و راهبرد «انگار نه انگار» رییس فعلی بانک مرکزی به مثابه بدترین سکوت در تاریخ اقتصاد ایران در یادها میماند. به نظر میرسد جاها و زمانهایی است که آدمی باید جوهر خود را نشان دهد.