رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 502255

چهره دوگانه مهران در گذر تاریخی نه چندان دور

ساعت24- مهران در سال‌های ۶۰ پیشانی دفاع مقدس و نبرد با دشمن در عملیات‌های مختلف بخصوص کربلای یک بود و امروز دروازه ورود به عتبات عالیات و مسیر مطمئن زائرین امام حسین(ع) به سمت کربلای معلی است.

مهران
دهم تیرماه سال ۱۳۶۵ و سالروز آزادسازی مهران قهرمان در عملیات غرورآفرین کربلای یک، یادآور خاطرات شیرین و ماندگاری از پایمردی و رشادت شهیدان، رزمندگان و ایثارگرانی است که با تبعیت از ولایت فقیه و تأسی به آموزه‌های مقدسی از اسلام ناب، همچون جهاد و شهادت، صبر و استقامت در راه خدا و با کمترین امکانات و تجهیزات در نبردی به مثابه تن در برابر تانک در مقابل هجوم رژیم بعث صدام ایستادند و نگذاشتند که عزت و شرف ایران عزیز پایمال شود.

۱۰ تیرماه ۱۳۶۵ عملیات کربلای یک بود که مهران آزاد شد و امام راحل فرمودند مهران را هم خدا آزاد کرد. تاریخ، هرگز دهم تیرماه سال ۱۳۶۵ را فراموش نخواهد کرد زیرا در این روز دلاوران صحنه نبرد در یک حمله جانانه در عملیاتی به‌نام «یا ابوالفضل العباس» در جبهه‌های جنوب استان حماسه آفریدند و مهران را از اسارت آزاد کردند. این رمز آغاز عملیاتی به وسعت دشت پرندگان خونین‌بالی بود که پروازشان در شب دهم تیر ماه سال ۶۵ مهران را از لوث وجود دشمن بعثی آزاد کرد.

ارتفاعات قلاویزان، کله قندی و شهرک‌های منصورآباد، هرمزآباد، امامزاده سیدحسن(ع) هنوز هم پس از ۳۰ سال از زمان انجام این عملیات غرورآفرین، این ندای مقدس را در جای جای خود حفظ کرده‌اند.

مهران، سرزمین مهر و مهربانی، دیار جانبازی و جان دادگی، مشهد شهیدان، مأمن مردی و مردانگی، ماندگارترین نام در تاریخ مردم ایلام و ایران است.

اکنون بار دیگر خاطره دهم تیرماه سال ۶۵ سالروز آزادسازی مهران قهرمان در جلوی چشمانم نمایان می‌شود، به یاد روزهای غرورآفرین ۸ سال دفاع مقدس در مناطق عملیاتی مهران و چنگوله، قلاویزان و... نگاهی می‌کنم که می‌بینم دیگر آنهمه توپ و تانک و ادوات نظامی در این مرزها به چشم نمی‌خورد.

از اولین پیچ جاده که راه می‌افتیم به‌سمت مهران، دوباره همه آن خاطرات زمان جنگ تحمیلی در مناطق عملیاتی رزمندگان اسلام در مناطق چنگوله، میمک، قلاویزان، مهران، دهلران، شرهانی، نقطه ایثار و غیره تکرار می‌شوند. انگار نقبی می‌زنم به زمان و بر می‌گردم به سال‌های نخست دهه شصت. هر چند چشم‌انداز کناره جاده حالا سال‌هاست تغییر کرده و دیگر از آن دست اندازها و چاله‌های ناشی از انفجار بمب توی مسیر جاده خبری نیست اما ب رای من این جاده از پیچ نخستش در خروجی ایلام به سمت صالح آباد و مهران هنوز هم نقطه ورود به تونلی است در زمان تا بر گردم به ایلام در سال‌های جنگ و خاطره‌های تلخ و شیرین آن. به صالح آباد که نزدیک می‌شوم جا به جای دشت پر از تانک‌های سوخته و ترکش‌های ریز و درشت که چه غریبه‌اند با گرمای بی‌دریغ آفتاب و متانت کوه‌هایش، بعثی‌ها آن سال‌ها دهلران و مهران را اشغال کردند و تا سه راهی جنداله آمدند که زمینگیرشان کردیم و حالا همه دنیا می‌دانند کارشان به کجا رسید در برابر غیرت و ایمان بسیجی‌های جبهه.

مهرانی که من می‌شناسمش هم‌اکنون جای‌جای آن محل عروج گلگون‌کفنانی است که از تجملات دنیای امروزی گذشتند و جانانه در مقابل دشمنان ایستادند و شربت شهادت را نوشیدند تا مردم بتوانند با آرامش خیال زندگی کنند که باید این پایمردی‌ها در تاریخ ثبت شود تا نسل امروزی بهتر بتوانند با آرمان‌های آنان آشنا شوند.

ایلام خود را سربلند می‌داند، زیرا روایت مردمانش آنقدر غرورآفرین و بزرگ است که دنیایی را متحیر خویش ساخته و نیازی نمی‌بیند که بگوید کوچک‌ترین شهید رزمنده و جوانترین فرمانده جنگ را داشته و هنوز دیوارهای شهرش مملو از عکس شهدای جنگ تحمیلی است.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها