رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 541844

خزر: عمق استراتژیکی که فراموش شد

ساعت 24-خزر با حوزه سرزمینی‌اش تا سال‌های نه‌چندان دور بخشی از ایران بود. در سال‌های 1813، 1828 و 1881 میلادی در قراردادهای گلستان، ترکمنچای و آخال، حکومت وقت روسیه این سرزمین‌های باارزش را از خاک ایران جدا کرد.

این مناطق ایرانی‌نژاد تا 30 سال پیش نیز از سوی روس‌ها اداره می‌شد، اما پس از فروپاشی اتحاد سرخ، این فرصت آتشین برای ایران فراهم بود که بار دیگر به حوزه تمدنی و عمق استراتژیک خود نگاه ویژه‌ای داشته باشد. بااین‌حال، شرایط به‌گونه‌ای پیش رفته که دولت‌های ایرانی بعد از فروپاشی شوروی به‌جای تحلیل و سیاست‌گذاری در محیط‌های جغرافیایی و مناطق استراتژیکی اطراف ایران، به‌خصوص کشورهای حوزه دریای خزر، درگیر مسائل دیگری شده‌اند. درحال‌حاضر وقتی نگاهی دقیق به عملکرد کشورهای تازه‌تأسیس و کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای می‌اندازیم، متوجه می‌شویم همه این موضوعات راهبردی به‌راحتی می‌توانست در راستای منافع و عمق استراتژیک ایران در عرصه بین‌المللی و در منازعات ایران با آمریکا، مسیر دورزدن تحریم‌ها باشد، اما عملکرد ضعیف در سیاست‌گذاری داخلی، عدم اجماع در تصمیم‌گیری مسئولان در زمینه امنیتی و حقوقی و سلیقه‌ای عمل‌کردن آنها در حوزه خزر، موجب عدم اطمینان کشورهای تازه‌تأسیس منطقه به ایران شد و فرصت دخالت کشورهای فرامنطقه‌ای را در خلاف جهت منافع ایران در منطقه خزر فراهم کرد. وقتی به تاریخ بنگریم، دو نکته حائز اهمیت است؛
1- یکی از بهترین کریدورهای ارتباطی همین مسیر امن و کوتاه شمالی برای دستیابی به بازارهای اروپا و آسیای میانه است که از زمان دولت‌های اسلامی و بیزانس و حتی در عصر پهلوی مرکز توجه بازرگانان و سیاست‌مداران ایرانی بود.
2- سابقه تهدیدات و جنگ‌ها که مرور شود، این نکته نمایان می‌شود که بیشترین حملات از شمال شرق و شمال غرب به ایران تحمیل شده است که قلب این مناطق
دریاچه خزر است.
پیامد عملکرد ضعیف در سیاست‌گذاری داخلی و فرصت‌طلبی دیگر کشورها
ترکیه: کشوری با حضور فعال و چشمگیر نظامی و امنیتی در خزر بوده و درحال‌حاضر سیاست عمل‌گرایانه این کشور مهم‌ترین تهدید امنیت ملی ایران در محدوده خزر است. ترکیه در قفقاز، عراق، سوریه و اخیرا در یمن، اوکراین و جمهوری آذربایجان فعال است. درحال‌حاضر ترکیه می‌خواهد حوزه تمدنی ترک‌زبان‌ها و عثمانی اسلامی را از منطقه ایغورهای چین و از مسیر ترکمنستان، دریای خزر، جمهوری آذربایجان (با حمایت از ‌جمهوری آذربایجان در جنگ قره‌باغ برای رسیدن به یک مسیر ارتباطی ریلی بین جمهوری آذربایجان و نخجوان) و نخجوان ترکیه و از آنجا به دنیای عرب و دنیای غرب متصل کند و برای خود یک نقش قلبی در نظر گرفته است.
چین: مشغول احداث کریدور ارتباطی جاده ابریشم جدید خود است که از مسیر ترکمن‌باشی به باکو می‌رسد. درحال‌حاضر چین یکی از خریداران اصلی گاز ترکمنستان است. چین به دنبال احیای قدرت هارتلندی در جهان است. در قزاقستان حضور بسیار فعالی داشته و درحال‌حاضر بخشی از صنعت نفت و گاز قزاقستان در اختیار چینی‌هاست. ایران یک تفاهم‌نامه با دولت چین امضا کرده است که می‌تواند قدرت چانه‌زنی ایران در خزر را بالا ببرد و کریدورهای راهبردی جاده ابریشم جدید را در اختیار ایران نیز بگذارد.
روسیه: پایگاه نظامی خود را از بندر ماخاچقلعه به کاسپیسک منتقل کرده است؛ گویی متوجه تهدیدات نظامی آینده در خزر شده و خود را به قسمت میانی خزر نزدیک می‌کند. پس از فروپاشی جماهیر شوروی، آنها جدیدترین واحد جنگی ساخته‌شده خود را در دریای خزر نگهداری می‌کنند. روسیه با سیاست‌گذاری‌های دقیق خود در حوزه انرژی، به‌سرعت مشغول احداث و بهره‌برداری از سکوهای نفتی و گازی در قسمت شمالی خزر است.
اروپا: درحال به‌کارگیری طرح‌های کریدوری برای رسیدن به منابع گازی جدید و کم‌کردن فشار روس‌ها از روی خود هستند. آنها از طرحی موسوم به تراسیکا حمایت و آن را هدایت می‌کنند. در موضوع انرژی، منافعی موازی با ترکیه، چین، اسرائیل و آمریکا در منطقه خزر دارند.
آمریکا: در منطقه خزر هیچ منافع دست‌اولی ندارد، اما به‌شدت دنبال به‌انزواکشاندن ایران در عرصه بین‌المللی است و این موضوع در خزر مستثنا نیست. آمریکا به حمایت‌های ضمنی و حتی تسلیحاتی و حضور مستشاری در منطقه ادامه می‌دهد. در مواجهه با تنش اقتصادی با چین، از جاده ابریشم آمریکایی یا لاپیس لازولی که اهداف آشکار و پنهانی را در درون خود جای‌داده است، سخت حمایت می‌کند. به نظر می‌رسد درصورتی‌که تنشی بین آمریکا و ایران در آینده اتفاق بیفتد، آمریکا از جبهه شمالی خود در جمهوری آذربایجان و ترکیه و حتی ارمنستان پرده‌برداری می‌کند.
ترکمنستان: با پیش‌رو قراردادن سیاست‌های دقیق و اقبال جغرافیایی بین‌المللی، حمایت کشورهای اروپایی، جمهوری آذربایجان، ترکیه، چین، آمریکا، روسیه، قزاقستان و حتی ایران را دارد. این کشور به دنبال متنوع‌سازی فروش و صادرات ذخایر انرژی خام و فراوری‌شده خود به غرب‌، شرق، شمال و جنوب کشور خود است و برخلاف دیدگاه غالب، کشوری قدرتمند، باانضباط و دارای اهمیت ژئوپلیتیکی ویژه‌ای است که قدرتی منحصربه‌فرد در عرصه اقتصادی و امنیت بین‌المللی انرژی است. ترکمنستان درحال‌حاضر با کمک سرمایه خارجی به دنبال احداث خط لوله ترانس خزر است که انرژی آسیای میانه را به اروپا متصل می‌کند. این کشور دارای اولین ناوگان قدرتمند نظامی در خزر بوده که به کمک ترک‌ها و شرکت‌های چندملیتی اروپایی آن را احداث کرده است.
جمهوری آذربایجان: کشوری دارای ذخایر غنی گاز و نفت بوده و همان‌طورکه از نامش پیداست، به اسم نگهبان آتش شناخته می‌شود. دارای یکی از قدیمی‌ترین ذخایر انرژی جهان است؛ به‌طوری‌که در جنگ جهانی دوم یکی از اهداف هیتلر در نبرد ناگهانی بارباروسا، دستیابی به این ذخایر غنی جهانی بوده و حتی وقایعی مانند ملی‌شدن صنعت نفت جنوب پس از ملی‌شدن نفت شمال رخ داده است. درحال‌حاضر جمهوری آذربایجان یکی از ذخایر اصلی تأمین‌کننده گاز اروپاست و این مهم را از مسیر ترکیه و گرجستان به انجام می‌رساند. دولت این کشور در نبرد قره‌باغ به‌شدت مورد حمایت ترکیه قرارگرفته؛ گویی الان یکی از دست‌نشانده‌ای حکومت رجب طیب اردوغان در منطقه است.
قزاقستان: در منطقه کاشاگان و تنگیز دارای یکی از بزرگ‌ترین ذخایر نفتی جهان است. این کشور به دنبال متنوع‌سازی مسیرهای ارسال انرژی خود از دریای خزر است. قزاقستانی‌ها ارتباط تنگاتنگی با روس‌ها و چینی‌ها در موضوعات نظامی و اقتصادی دارند.
اسرائیل: به دنبال به رسمیت شناخته‌شدن از سوی دولت‌های مسلمان منطقه بوده و در جهت نزدیکی مرزهای ایران، مهار نظامی آن در کشور آذربایجان فعالیت‌های چشمگیر ژئواستراتژیک دارد.
به نظر می‌رسد درحال‌حاضر خزر عمق استراتژیک فراموش‌شده‌ای است. اگر در چنین شرایطی سیاست‌مداران، نظامیان و صاحبان ثروت به یک جمع‌بندی کلی در حوزه سیاست‌گذاری در این عمق استراتژیک نرسند، منافع ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک ایران با تهدیدات جدی و غیرقابل‌جبرانی روبه‌رو خواهد شد که تبعات آن متوجه نسل‌های آینده این سرزمین خواهد بود.
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها