رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 553629

گزاره ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران

ساعت 24 - سالهاست که همزمان با اوج گیری مشکلات اقتصادی گزاره ونزوئلایی شدن ایران نیز بر سر زبان ها می افتد. بسیاری شباهت های این دو کشور از منظر رشد تورم و کاهش ارزش پول ملی را ملاک قرار می دهند و اعلام می کنند که ایران در حال حرکت بر همان مسیری است که ونزوئلا سالها پیش از آن عبور کرده است.

dir="RTL" style="text-align:right">اگر بخواهیم از زاویه رشد قیمتها و انعکاس تورم پرقدرت در سبد مصرفی خانوارها دست به قیاس بزنیم باید به رده بندی تورمی این دو کشور در سطح جهانی استناد کنیم. آمارهای بین المللی می گویند که ایران ششمین کشور پرتورم جهان در سال 2020 بوده است و این به این معناست که ایران تنها 5 پله پایین تر از ونزوئلا، یعنی پرتورم ترین کشور جهان ایستاده است. هرچند چالش های پرشمار ساختاری در اقتصاد ایران کانون توجه بسیاری از محافل کارشناسی است، اما کارشناسان با در نظر گرفتن تفاوت های ساختاری این دو کشور استدلال می کنند که ایران نمی تواند به سرنوشت ونزوئلا دچار شود.

چشم انداز اقتصادی

به گزارش روزنامه جهان صنعت ،همه برآوردهایی از وضعیت شاخص های منتخب اقتصادی کشورمان صورت گرفته نشان می دهد که اقتصاد ایران بر مسیر درستی حرکت نمی کند. از رکود عمیق و بلااستفاده ماندن ظرفیت بنگاه های تولیدی گرفته تا نوسانات گاه و بی گاه نرخ ارز و ثبت رکوردهای تورمی، همه و همه نشان می دهند که اقتصاد نیازمند اصلاحات عمیق ساختاری است. اقتصاد امروز ایران محصول کج کارکردی سیاست گذاران گذشته و رخنه کردن فساد در لایه های مختلف آن است. بررسی ها نشان می دهد که با وجود شناسایی ریشه های اصلی مشکلات ساختاری اقتصاد ایران نهادهای تصمیم گیر یا اراده ای برای حل این معضلات و گرفتاری ها ندارند و یا در یافتن راه خروج از بن بست مشکلات ناکام می مانند. اما مساله هرچه باشد خود را در گرانی های پی در پی در همه سطوج اقتصادی، زیان ده شدن کارگاه های صنعتی و از بین رفتن قدرت خرید خانوارها و سقوط طبقات مختلف اقتصادی و معیشتی نشان داده است. مجموعه این گرفتاری ها و مشکلات بسیاری را برآن داشته تا مقوله ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران را مطرح کنند و هشدار دهند که در صورت بی توجهی به مجموعه این مشکلات، ایران نیز به سرنوشت فلاکت زده ترین و تورم زده ترین کشور جهان گرفتار می شود.

نقطه مشترک

یکی از نقاط مشترک اقتصاد ایران و ونزوئلا تورم بالا و گرانی کالاهای مصرفی است. کشور ونزوئلا سالهاست که لقب پرتورم ترین کشور جهان را از آن خود کرده و هیچ گشایشی در سطوح مختلف اقتصادی ایران با گذشت زمان دیده نشده است. در ایران نیز نرخ تورم طی این سالها به طور مداوم در حال رشد بوده به طوری که بر اساس آمارهای ارائه شده نرخ تورم کنونی ایران به 43 درصد رسیده است. از همین روست که ایران هم اکنون در جایگاه ششم جهانی از نظر نرخ تورم بالا ایستاده است. اما چه شد که ونزوئلای ثروتمند به ناگاه از قله اقتصاد امریکای جنوبی به قعر جهانی فرو رفت؟ بررسی ها نشان می دهد که این کشور گرفتار نفرین منابع شده به طوری که وابستگی مطلق به درآمدهای نفتی و خیز برداشتن قیمت طلای سیاه در دهه 70 این کشور را در این تصور فرو برد که سیل درآمدهای حاصل از فروش نفت همیشه به کشور سرازیر خواهد شد. اما دیری نپایید که این کشور لطمات این وابستگی را با افت قیمت نفت و از دست دادن مشتریان نفتی اش تجربه کرد. نکته نگران کننده آنکه با وجود تک محصولی بودن اقتصاد این کشور و افت شدید درآمدهای حاصل از فروش نفت، این کشور کماکان به سیاست های اعطای سوبسید و افزایش رفاه در کنار سرکوب انگیزه های تولید ادامه داد. به عبارتی زمانی که قیمت نفت افت کرد این کشور به جای دست کشیدن از سیاست های گسترده رفاهی دامنه آن را گسترده تر کرد. این دو سیاست مخرب در کنار یکدیگر و پا به پای هم در حال حرکت بودند و در نهایت معضلات جدیدی از جمله کنترل دستوری قیمت ارز و گسترش خلق پول در اقتصاد هویدا شدند.

سیاست های پوپولیستی

زمانی که چرخه ورود دلارهای نفتی به این کشور مختل شد قیمت ارز میل به افزایش پیدا کرد با این حال دولت برای آنکه شرایط را عادی جلوه دهد سعی در سرکوب قیمت ارز داشت. این مساله نیز دو پیامد روشن برای این کشور به همراه داشت؛ اول تداوم واردات محصولات از خارج و همچنین از بین رفتن بیشتر انگیزه تولید در داخل. اما کشوری که دیگر درآمدی از اقتصاد تک محصولی اش به دست نمی آورد چگونه می توانست خود را سرپا نگه دارد؟ روشن است که خلق پول به کمک دولت این کشور آمد و بانک مرکزی با روشن نگه داشتن چاپ پول همه منابع مالی لازم برای تامین هزینه های دولت را فراهم می کرد. این همان اتفاقی است که جرقه رشد سرسام آور قیمتها در این کشور را زد. به عبارتی دیگر دولت در زمان مواجه شدن با مشکلات و گرفتاری های ناشی از کاهش درآمد، به ناچار از مسیر چاپ پول تامین مالی می کرد و دست از سیاست های رفاهی اش نمی کشید. به گمان دولت این همان راهی بود که می توانست منجر به راضی نگه داشتن مردم و جامعه باشد این در حالی است که این طبقات مختلف درآمدی ضربه اصلی را همان جایی خوردند که دولت سیاست های حمایت از اقشار را پی می گرفت.

تفاوت رشد نقدینگی

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها