رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 631986

پیامدهای حمله ایران به اسراییل

ساعت 24 -حمله روز شنبه ایران به خاک اسرائیل اندکی شدیدتر از حمله سال ۲۰۲۰ ایران با ۱۵ موشک بالستیک به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق به تلافی ترور ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده وقت سپاه قدس ایران بود. این تفاوت در شدت دو حمله نکاتی را به ذهن متبادر می‌سازد.

اولا، تلافی ترور ژنرال سلیمانی تنها برای بازیابی حیثیت و غرور ایران بود. ترور جسورانه شخصیت مهم و محبوبی نظیر سلیمانی مستلزم پاسخی از جانب ایران بود، اما تهران محتاطانه عمل کرد. کسانی که در حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق کشته شدند به‌اندازه سلیمانی شناخته شده و قدرتمند نبودند، اما تلافی این ترور بزرگتر و پیچیده‌تر بود. این اختلاف نشان می‌دهد که حمله اخیر هدفی بیش از بازیابی حیثیت و غرور را دنبال می‌کرده است. این حمله مربوط به عنصر بازدارندگی بوده است. ایران از میزان توانمندی سامانه‌های دفاع هوایی اسرائیل به خوبی آگاه است. تقریبا با قطعیت می‌توان گفت که حمله به نوعی طراحی شده بود که حداقل بخشی از پرتابه‌ها با عبور از سامانه‌های دفاعی موجب به بار آمدن میزانی از خسارات شود. ایرانی‌ها می‌توانند بگویند که حمله دو شب پیش برای مردم اسرائیل وحشت آور و برای دولتشان هشدار دهنده بوده است. ایران احتمالا امیدوار است که این حمله به‌اندازه کافی برای رهبران اسرائیل ناخوشایند بوده باشد که آن‌ها را وادار به توقف انجام عملیات‌هایی نظیر عملیات اول آوریل در آینده کند. با این حال، هرچند حمله با ۳۰۰ پهپاد و موشک حمله‌ای سهمگین به نظر می‌رسد، اما در عین حال نشانه‌هایی از خویشتن داری نیز در آن دیده می‌شود که بیانگر نگاه تهران نسبت به عدم افزایش بیشتر تنش است. اولا، ایران می‌توانست تعداد پهپاد‌ها و موشک‌های شلیک شده را حداقل به دو برابر حمله روز شنبه برساند. ثانیا گزارش‌های اولیه حکایت از آن دارد که تمرکز اصلی حمله بر روی یک یا دو هدف نظامی بوده است. این عامل نیز نشان می‌دهد که طرف ایرانی کاملا محتاطانه عمل کرده است. حمله ایران می‌توانست تل آویو یا حیفا را هدف قرار دهد یعنی مناطقی که تاثیر حمله را بسیار عمیق‌تر و تعداد تلفات غیرنظامیان را بیشتر کند. ثالثا، حزب الله در این حمله نقشی نداشت. حزب الله برگ برنده اصلی ایران به شمار می‌رود. این گروه شبه نظامی با دارا بودن زرادخانه‌ای متشکل از بیش از ۱۵۰ هزار موشک و راکت می‌توانست سامانه دفاعی اسرائیل را فلج کند. اما حزب الله متحد ایران است نه عروسک خیمه شب بازی آن و یک حمله گسترده از سوی حزب الله می‌توانست موجب ایجاد یک جنگ تمام عیار با اسرائیل شود، موضوعی که حزب الله تلاش کرده از ورود به آن اجتناب نماید. تهران تنها در صورتی از کارت حزب الله استفاده می‌کند که اقدامی که قصد انجامش را دارد بسیار حیاتی و مهم باشد. همه این مفروضات این ارزیابی استراتژیک را تقویت می‌کند که ایران به دنبال تشدید تنش با اسرائیل نیست و در واقع به شدت در تلاش است تا جلوی بالا گرفتن منازعه را بگیرد. هرچند اسرائیل به شدت متحد ایران یعنی حماس را هدف حملات خود قرار داده، اما جنگ غزه تاکنون بیشترین خدمت را به منافع ایران کرده است. حمله ۷ اکتبر حماس ضربه‌ای کاری بر پیکره اسرائیل وارد کرد، طرح‌های اسرائیل و عربستان برای عادی سازی روابط را به هم ریخت و موجب شد تا بخش عمده خاورمیانه و سایر کشور‌های جهان اسرائیل و ایالات متحده را بابت تمام این قضایا سرزنش کنند. دلیلی ندارد که ایران با دادن بهانه‌ای به دست اسرائیل برای انجام یک حمله گسترده همه آنچه از این شرایط اندوخته را بر باد دهد. ایران تاکنون هرگز از خاک خود مستقیما اسرائیل را هدف قرار نداده بود و با حمله روز شنبه اکنون این خط قرمز را زیر پا گذاشته است. اسرائیل نیز اکنون این حق را برای خود قائل است که به صورت علنی مشابه چنین حمله‌ای را به خاک ایران انجام دهد. اما محاسبات اسرائیل نیز پیچیدگی خاص خودش را دارد. ایران مسئول تجهیز، تامین مالی و آموزش تعدادی از دشمنان منطقه‌ای اسرائیل نظیر حماس و حزب الله است. رهبران اسرائیل در حال آماده شدن برای جنگی با حزب الله هستند و برخی حتی بروز چنین جنگی را اجتناب ناپذیر می‌دانند. ایران همچنین از حوثی‌های یمن حمایت می‌کند که در پوشش ضربه زدن به اسرائیل در حال حمله به کشتیرانی بین المللی هستند. تعجبی ندارد که رهبران اسرائیل معتقد باشند توقف نفوذ منطقه‌ای ایران باید اولویت نخست این کشور باشد.

انتخاب به نقل از فارین پالیسی

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها