رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 484453

هوشنگ ابتهاج، شاعر مانای دوران ما، 92 ساله شد

«سایه»‌ای بر سر غزل معاصر

ساعت 24- آسمان شعر ایران تا ستاره‌ای مانند سایه را در خود دارد، به رنگ آفتاب است و خبری از ابرهای تاریک و دلگیر در آن نیست. هوشنگ ابتهاج حق بزرگی به گردن شعر و غزل معاصر فارسی دارد که اگر نبود بیانِ پرعاطفه و واژه‌های از عمقِ جانش، معلوم نبود شعر فارسی می‌خواست هوای تازه از کجا بیاورد؟ امروز، ششم اسفند، این ستاره آسمان شعر فارسی، 92 ساله می‌شود و سایه‌اش بر سر ادبیات و فرهنگ ایران زمین بلندتر خواهد شد. به مناسبت تولد سایه، رویدادها و حاشیه‌هایی را که در این یک سال گذشته در خصوص او روی داده است، مرور می‌کنیم.

خبر

آوار خانه مادری در بهار
23 فروردین امسال، خبر رسید که خانه مادری هوشنگ ابتهاج در رشت پس از دو سال کش و قوس، تخریب شد و حتی حرف ابتهاج هم نتوانست مانع خراب شدن این خانه شود. سایه در دی ماه 97 گفته بود آدم‌هایی که در این خانه زندگی می‌کردند، برایش اهمیت داشتند و حالا هر بلایی می‌خواهند، سر این خانه بیاورند. او در عین حال تأکید داشت این خانه حیف است و یادگاری است و اگر مرکز فرهنگی شود، بهتر از این است که به یک اداره تبدیل شود.
ویدئوهایی با مخاطب خاص
هوشنگ ابتهاج چه بخواهد، چه نخواهد یک سلبریتی ادبی است که مخاطبان فراوانی دارد. هرازگاهی از این چهره دوست‌داشتنی یک ویدئو در فضای مجازی دست به دست می‌شود و برای چند روزی، حال‌ها را خوب می‌کند. این ویدئوها ممکن است چند دقیقه‌ای از یک جلسه شعرخوانی او باشد یا گفت‌وگوهایی که با رسانه‌ها انجام داده است. در یک سال اخیر، دو ویدئو از سایه بسیار دیده شد که یکی از آن‌ها مربوط به جلسات شعر خوانی این شاعر بود. یکی از مخاطبان از سایه می‌‌پرسد مخاطب شعرهای شما کیست و او جواب می‌دهد: «همه جور هست دیگه. برای من مشخصه برای طرف هم مشخصه به روی خودش نمیاره»! در ویدئوی دیگر، مجری از ابتهاج می‌پرسد: راضی هستید از زندگی؟ او پاسخ می‌دهد: «فوق‌العاده. من این شانس را پیدا کردم که یک چیز مثل سمفونی نهم بتهوون را گوش کنم. این میز می‌تواند بگوید من سمفونی نهم را شنیدم یا بگوید من آواز ابوعطای شجریان را شنیدم؟ کجا می‌توانستم بشنوم این را جز در زندگی؟ هر چیزی هم بهایی دارد بالاخره». همین دو ویدئو کافی است تا مرتب ببینیم و بشنویم و روزنه‌های امید به رویمان لبخند بزنند.
تو در کدام کهکشان نشسته‌ای؟
صفحه شخصی یلدا ابتهاج، دختر سایه به مرجع اصلی خبرها درباره این شاعر معاصر تبدیل شده است. در سالی که گذشت، یلدا ابتهاج ویدئویی از پدر منتشر کرد که در آن مشغول خواندن تازه‌ترین شعرش بود؛ شعری که خیلی زود بین دوستداران ادبیات جا افتاد و تکه‌هایی از آن به ویژه بخش پایانی اش، به صفحات شخصی و یادداشت‌های ادبی راه پیدا کرد: «هنوز دیر نیست/ هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست/ عزیز هم‌زبان/ تو در کدام کهکشان نشسته‌ای»؟ این شعر و چند قطعه جدید دیگر از ابتهاج، در مجله بخارا هم منتشر شد. اما در کنار خبر خوب سروده شدن این شعر، اتفاق تلخی هم افتاد و آن نسبت دادن یک شعر جعلی به سایه در آلبوم مشترک همایون شجریان و علیرضا قربانی، به نام «افسوس» بود. در این‌جا هم یلدا ابتهاج وارد شد و با انتشار متنی، جعلی بودن این شعر را یادآور شد: «در جایی که کتاب شعر شاعر موجود است، چرا این همه بی‌دقتی؟ نمی‌دانم. این شعر از سایه نیست! دو بیت آن هم از فریدون مشیری است. دوستان عزیز درباره شعر سایه باید گفت او کم شعرترین شاعر دوران ماست و تنها سه کتاب از او موجود است: سیاه مشق، تاسیان و بانگ نی».

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها