الان وقت «بازسازی اعتماد ملی»است
ساعت 24- انتخابات مجلس که بسیاری از جریانات سیاسی برای آن نقشههایی داشتند بالاخره در جمعهای که گذشت برگزار شد و در نهایت دیروز به طور رسمی منتخبان نهایی مجلس یازدهم معرفی شدند. این در حالی است که آنطور که وزیر کشور گفته مشارکت کلی در انتخابات چیزی حدود 42 درصد و مشارکت مردم تهران در انتخابات چیزی در حدود 26 درصد بوده و عواملی مثل اتفاقات آبانماه، هواپیمای اوکراینی و بیماری کرونا تاثیر بسزایی در کاهش مشارکت داشته است.
چه مواردی را در عدم موفقیت اصلاحطلبان در انتخابات موثر میدانید؟
اصلاحطلبان در اکثر حوزهها امکان رقابت نداشتند چون اساسا کاندیدایی نداشتند و به همین دلیل مجبور شدند که در آن حوزهها لیستی ارائه نداده و از لیستی هم حمایت نکنند. از این جهت بود که اعلام کردند فقط در انتخابات مشارکت میکنند. هر چند برخی از دلایلی که این کار باعث شد اصلاحطلبان چنین تصمیمی بگیرند به برخی از اصلاحطلبانی باز میگردد که با تابلوی اصلاحطلبی وارد مجلس دهم شدند اما عملکرد اصلاحطلبانهای نداشتند. همین مساله باعث شد اصلاحطلبان در انتخابات سال 94 با حمایت از نیروهای غیر اصلاحطلب پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهند. در دوره قبلی اعلام شد که هرکس منشور اصلاحطلبی را بپذیرد اصلاحطلب است اما تجربه ثابت کرد برخی که تحت عنوان لیست امید به مجلس وارد شدند، حتی حاضر نشدند در فراکسیون امید حضور پیدا کنند. اصلاحطلبان با این تجربه در دوره یازدهم درصدد حمایت از نیروهای معتدل و مستقل برنیامدند. چرا که دنبال این بودند افرادی که شناسنامه اصلاحطلبی دارند را مورد حمایت قرار دهند. با این استراتژی بود که اصلاحطلبان به انتخابات دوره یازدهم ورود پیدا کردند. البته نباید از یاد برد که مسائل مربوط به نظارتها مزید بر علت شد و اصلاحطلبان نتوانستند کنش فعالی از خود بروز دهند. از طرفی مردم با مشارکت گسترده در انتخاباتهای 92، 94 و 96 دنبال این بودند که تغییر و تحولی در وضع اقتصادی، معیشتی و اجتماعی خود پدید آورند اما متغیرهایی موجب شد تا این انتظار مردم برآورده نشود. بهرغم اینکه در دور اول ریاست جمهوری آقای روحانی شاهد گشایشهایی مثل به ثمر رسیدن برجام بودیم، اما متغیرهای داخلی و خارجی دیگر باعث شد که دستاوردهای دولت اول آقای روحانی تداوم پیدا نکند. متغیر خارجی روی کارآمدن ترامپ در آمریکا و خروج وی از برجام بود که این توافقنامه را با مشکلاتی روبهرو کرد. متغیر دوم نیز دلواپسان داخلی بودند که نسبت به منافع ملی نگاه دیگری داشتند، هرچند که نگاه آنها چندان قابل دفاع نیست و اخیرا هم برخی از چهرههای شناخته شده آنها برای مجلس یازدهم رای آوردهاند. فعالیتهای این افراد موجب شد که دولت نتواند آنطور که باید در مسیر انتظارات مردم عمل کند. مجموع این مسائل باعث شد که مردم رضایت نداشته و نسبت به تغییر روندها امیدشان کاهش پیدا کند و ما شاهد این مشارکت سطح پایین و ضعیف بودیم.
با توجه به کاهش مشارکت مردم در انتخابات اخیر و در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 چه اقداماتی باید صورت گیرد که مردم بازهم به جریانات سیاسی اعتماد کنند و بازهم مشارکت گستردهای را رقم بزنند؟
به نظرم ابتدا باید عوامل کاهش مشارکت شناخته شود. با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 پیش روست و کمتر از دو سال به این انتخابات باقی است، باید با آسیب شناسی دقیق و حرکت در مسیر خواستهها و مطالبات مردم، اعتمادی را که تضعیف شده بازگرداند. پیش از این بسیاری از دلسوزان کشور میگفتند که اعتماد مردم رو به کاهش است و باید تجدید نظرهایی در برخی رویهها صورت گیرد که این تذکرات دلسوزانه چندان مورد توجه قرار نگرفت. امیدواریم که مشارکت مردم در انتخابات اخیر باعث شود مسئولان با تغییر شرایط و رویکردها بازسازی اعتماد عمومی را به طور جدی مورد توجه قرار دهند.
مقایسه آرای لیست امید اصلاحطلبان در انتخابات اسفند 94 با آرای لیست وحدت اصولگرایان در انتخابات اخیر بیانگر اختلاف رای معناداری است؛ این اختلاف رای را ناشی از چه عللی میدانید؟
در انتخابات مجلس دهم مردم با اعتماد به تغییر وضع موجود مشارکت گستردهای داشتند و آرای میلیونی به لیست امید دادند اما در انتخابات اخیر با توجه به اتفاقات ماههای اخیر اعتماد عمومی رو به نقصان گذاشت و مردم در نتیجه عدم تحقق مطالبات و خواستههای خود دلسرد شدند و این مساله تاثیر خود را در انتخابات اخیر گذاشت و آنطور که انتظار میرفت شاهد انتخابات پر رونقی نبودیم. عملکرد نهادهای مجری و ناظر انتخابات در نحوه بررسی صلاحیتها و اینکه فرصت یک انتخابات رقابتی مناسب وجود نداشت، تاثیرگذار بود. در این دوره اصولگرایان دنبال این بودند که انتخابات را در میان جریان خود کانالیزه کنند. از این جهت به سمت ارائه لیستهای مختلفی رفتند که به نوعی رقابت را درونی کرده و جریان اصلاحات را از گردونه خارج کنند. تجربه نیز ثابت کرده در مناطقی که مردم بر اساس برنامهها و عقاید رای میدهند این فاکتور خیلی تاثیرگذار است. چرا که در کلانشهرها و شهرهای بزرگ معمولا به گرایشها و برنامهها توجه میکنند. هر چند در این انتخابات در بسیاری از حوزههای کوچک انگیزههای قومی و قبیلهای مردم را به پای صندوق رای کشید. در صورتی که با تقویت احزاب و جریانات سیاسی میشود کشور را به سمت توسعه سیاسی هدایت کرد. با این حال هنوز در برخی مناطق نام ایل و قبیله، تعیین کننده جهتگیری فعالیتهای سیاسی و رای مردم است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.