ریزبینی های کارشناسانه رییس اتاق تهران
ساعت 24 - نهاد اتاق بازرگانی در ایران می توانست بسیار کارآمد تراز وضعیت فعلی اداره شود ونیز می توانست اثر بخشی بیشتری در اقتصاد سیاسی ایران به ویژه در این سالهای سخت داشته باشد. اما این اتفاق هنگامی رخ می داد که مدیران ارشد اتاق های بازرگانی در مسیر اجرای وظایف خود با چشم های باز و گوشهایی تیز همه رخدادهای اقتصاد سیاسی را رصد می کردند ودر هنگامه ای که لازم بود حرف های موثر را برزبان آورده و یا با نوشته های خود آن را به اطلاع افکار عمومی می رساندند. هیات رییسه اتاق های بازرگانی به ویژه روسای اتاق ها به شرطی می توانند این اثر بخشی را داشته باشند که به راهبردهای آینده نگرانه ونیز تحولات اقتصاد کلان نگاه کارشناسانه داشته باشند و دراین مسیر از مشاوران وهمراهان نیرومند استفاده کنند.
رئیس اتاق بازرگانی تهران، از انگشت شمار مدیران تراز نخست در سطح ریاست اتاق های بازرگانی است که درهمه این سالهای تازه سپری شده ویژگی تیز بینی و دقت در تحولات ایران در اقتصاد سیاسی را دارد و نیز به مسایل اقتصاد منطقه وجهان نیز توجه دارد تا بتواند با مقایسه گری حرفهایش را محکم تر بزند. تازه ترین نوشته مسعود خوانساری که دراتاق تهران منتشر شده و در آن 4 چالش اساسی در اقتصاد کشور میپردازد در دل خود نکات قابل اعتنایی دارد که در ادامه به برخی از آنها می پردازیم:
یکم – رییس اتاق تهران نیک می داند بخش قابل اعتنایی از نرخ تورم شتابان در خرداد ماه ونیز در سالهای تازه سپری شده به گره هایی برمی گردد که تحریم اقتصادی بر دست وپای اقتصاد کلان ایران زده است . خوانساری با درک وضعیت سیاسی داخلی ونیز با هوشمندی درکنار دیگر عوامل رشد نرخ تورم به این مساله اشاره کرده و می نویسد کاهش امید به حل و فصل پرونده صلحآمیز هستهای هم نقش مهمی در رشد نرخ تورم داشته و برای کنترل رشد تورم امیدوارم هرچه زودتر مذاکرات برجام هم به نتیجه مطلوب برسد.
دوم- واقعیت این است که درآمد به دست آمده از صادرات نفت در همه دهه های پس از 1340 درایران راه توسعه صادرات به معنای آنچه در کره ، آلمان و ترکیه رخ داد را درایران بست. دولتهای ایران به صادرات به مثابه متغیری دست چندم نگاه کرده و برای آن برنامه ریزی آینده نگرانه و بلند پروازانه نداشته اند. حالا اما ایران در بازار جهانی نفت دیگر وزنه سنگینی نیست و در بهترین حالت می تواند 2میلیون بشکه نفت خام صادرکند ونیز وزن سنگینی نیز در صادرات به پتروشیمی و فولاد داده ایم که آنها نیز در واقع همان نفت وگاز به حساب می آیند. رییس اتاق تهران به این مساله بسیار مهم توجه دارد و می نویسد" بسیاری از کشورها تلاش کردهاند از ظرفیت صادرات بهعنوان ابزاری برای بهبود شرایط اقتصادی کشورشان بهره ببرند، حال آنکه ما در این مسیر نهتنها ضعیف عمل کردهایم که پسرفت هم داشتهایم. بهعنوان نمونه بررسی دادههای اقتصاد ترکیه برای بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ نشاندهنده نقش مهم صادرات کالا و خدمات در تامین رشد اقتصادی این کشور است، تا جایی که نزدیک به ۳۰درصد رشد اقتصادی ترکیه در این دوره بهدلیل افزایش صادرات کالا و خدمات حاصل شده است؛ اما در مقابل، ما از ظرفیت صادرات کالا و خدمات نتوانستهایم استفاده کنیم. گزارشهای رسمی نشان میدهد صادرات کالا و خدمات ایران در سال۱۳۹۰ و به قیمتهای ثابت سال۱۳۹۵ حدود ۲۵۳هزار میلیارد تومان بوده که در سال۱۴۰۰ به ۲۲۲هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرده که رقمی کمتر از سال۱۳۹۰ است. میانگین رشد واقعی سالانه صادرات کالا و خدمات طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ منفی ۲۹/ ۱درصد بوده است. بحث صادرات یک موضوع اساسی بوده و اگر قرار است کشور توسعه پیدا کند، ما قطعا باید به این موضوع اهمیت بیشتری بدهیم."
سوم- نظام بانکداری ایران بیش از یک دهه است به دلیل تشدید تحریم های بانکی ونیز نپذیرفتن قاعده های جهانی در داد وستد با دیگرکشورها ونیز به دلیل انحصار در تاسیسبانکها و استیلای دولت بر بانک مرکزی و فرمان برداری امکید بانکه از دستورات بانک مرکزی در جا می زند. آشفتگی مالی نظام بانکی در گزارش تازه رییس اتاق تهران به مثابه چالش بزرگ دیده شده و او تاکید می کند گزارش اخیر وزارت امور اقتصادی و دارایی از صورتهای مالی بانکهای دولتی در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ نشاندهنده زیان انباشته گسترده این بانکهاست. مطالبات از دولت، غیرمولد بودن داراییها، وجود پرشمار املاک مازاد، بازده بسیار پایین شرکتهای وابسته، سوءمدیریت و اداره سیاسی و منطقهای شرکتها، وجود مطالبات غیرجاری و فساد در اداره بانکها ابخشی از دلایل زیان انباشت شده بانکهای ایرانی است . ازآنجاکه میدانیم قسمت بزرگی از سرمایهگذاریهای جدید در کشور از طریق بانکها انجام میشود، بنابراین سالمسازی فعالیتهای بانکی از وظایف مهمی است که دولت باید نسبت به آن اقدام کند.