رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 537726

برای نخستین سالمرگ هوشنگ ظریف

زخمه پنهان روزان ابری

ساعت 24-در سیطره اندیشگی ایرانیان و به ویژه عرفا و اهل خرد، چنین باوری وجود دارد که اقطاب پنهانند و اغلب از قیل و قال و همهمه همه‌روزگی روی پوشانند؛ آنچنان که عرفای بزرگ ایرانی، فراغت را در قناعت و آزادگی را در ترک، عزلت، تسلیم و نظاره پندارند.

این درآمد کوتاه بدین علت به میان آید که هوشنگ ظریف را به قید برخورداری از این کمالات، انسانی بی‌نیاز از تقدیر، تمجید و مدح همچو منی بدانیم که در مقام شاگردی و ارادت، به غایت عاجز است و نالایق. شرح احوال و خدمات ظریف بر هیچ یک از اهل هنر و به ویژه خاندان موسیقی ایرانی پوشیده نیست. با این وجود یادآوری برخی ویژگی‌های اخلاقی و توانمندی‌های هنری او لازم است و واجب، چراکه تاریخ پرفراز و فرود ایران‌زمین در محمل خود، احوال بزرگانی چون او را در زمان‌ها و مقاطع تاریخی خاص (و اغلب آگاهانه) به دست فراموشی سپرده است. بنابراین بیم آن می‌رود در روزگارانی که عرصه سیمرغ موسیقی ایران هم جولانگه ناخلفان فرهنگی شده، زنگار غفلت بر یاد بزرگی چون هوشنگ ظریف نشیند که البته این امر نه تنها ناشدنی بلکه از امور محال است!
چیره‌دستی وشنگ ظریف در مقام تکنواز که آمیختگی چند سبک اغواگر (سبک استادان جلیل شهناز، فرهنگ شریف و لطف‌‎الله مجد) را دربرمی‌گیرد، شارح غنای ساز و حال زخمه‌های اوست. شاگردی استادان علی‌اکبرخان شهنازی و موسی معروفی، اصالت مضراب و تسلط او بر ردیف‌های به جای مانده از قدما را رقم می‌زند که این مهم، بدون ‌شک در مسیر اعتلا و اشاعه موسیقی دستگاهی ایران و به ویژه ساز تار، تاثیر بسزایی داشته است. در این رهگذر، تحصیل موسیقی نزد روح‌الله خالقی که خود از شاگردان کلنل علینقی وزیری بود، ظریف را با اندیشه وزیری آشنا کرد و این خود عاملی بنیادین و محرکی جدی برای آموختن و اشاعه قطعات ارزشمند وزیری (برای ساز تار) در طول عمر پربار و زندگی ارزشمند ظریف به حساب می‌آید. چابکی و قدرت نوازندگی او در گروه سازهای ملی به سرپرستی استاد فرامرز پایور که زبانزد اهالی موسیقی ایرانی و اهل فن است، نشان از بالندگی او در کار موسیقی جمعی و تسلط وی در مراتب کمال در همنوازی و گروه‌نوازی موسیقی ایرانی است.
تاثیر آموزش‌های او بر چندین نسل تارنوازان و موسیقیدانان ایرانی و تربیت شاگردانی که خود گویای توانمندی او در آموزش موسیقی است، ردپای ظریف را در ناهموارترین مسیر زمان‌های تاریخی و اجتماعی هنر موسیقی ایران نشان‌دار می‌کند.در روزگاران ابری و بغض‌آلودی که قرنطینه موسیقیدان و موسیقی کرونازده ایران، با تعطیلی دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی در دهه شصت خورشیدی آغاز و تا خانه‌نشینی برگزیدگان فرهنگ و هنر که تا واپسین سال‌های سده اخیر ادامه یافته، در روزان و شبانی که شعر و موسیقی ایرانی در پشت درب‌های بسته ممیزی از صافی سلیقگی افرادی عبور کرده است که به تعبیری «گفت فرهنگ» و اهل هنر را با «واگفت نافرهنگ» پاسخ داده‌اند، دریادلی چون او که سرآمد عاشقان به وطن بود، تا واپسین سال‌های توانمندی‌اش، هنرستان موسیقی و دانشگاه هنر را ترک نکرد و به حفظ و اشاعه هنر موسیقی ایرانی مشتاقانه همت گماشت و حاصل آن تربیت صدها نوجوان و جوان برومند ایرانی بود که بدون تردید آینده درخشان فرهنگ و هنر ایران را رقم می‌زنند. «خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق/ دریادلی بجوی دلیری سرآمدی». بدون تردید چنین روش «گفت‌ و واگفت» فرهنگ و نافرهنگ که در نهادهای موسیقی و نزد مسوولان و مدیران سیاستگذار در چند دهه اخیر رایج بوده است، ظریف را نیز همچون دیگر بزرگان و ارجمندان اهل ادب و هنر و فرهنگ، در سال‌های پایانی عمرش به خلوتی ناخواسته و کنج عزلتی سوق داد که معنایش فرسنگ‌ها از ترک و فراغت عرفانی که در نهاد وی امری جوهری بود، فاصله داشت. در نهایت جوهر وجودی نابی که در نهاد استاد هوشنگ ظریف نقش بسته بود و همچنین پشتکار او در شرایطی مناسب برای رشد هنر و هنرمند و استفاده از محضر استادان ارزشمند موسیقی ایرانی و نیز امکان پیشرفت و تعالی (که تنها در فضای اندیشگی و مکان خاصی میسور بود به گونه‌ای که مونسی غمخوار و یاری بی‌زنهار چون هنرمند گرامی سرکارخانم پروین صالح در کنار او بزید) از او وجودی باظرافت و هنرمندی ظریف و در عین حال سترگ و جامع‌الاطراف در چکاد هنر و معرفت ایران‌زمین به یادگار نهاد. «کین چنین دارو چنان ناسور را/ هست درخور از پی میسور را». روان‌شان در آرامش ابدی و نام‌شان تا ابد جاودان باد.
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها