رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 556427

آیا بیش از این می توان چانه زد؟

برجام در پیچ سیاسی

ساعت ۲۴-چرا ایران و امریکا علی رغم نمایش عزم جدی خود برای بازگشت به تفاهم و پیمایش مسیر بخش های کلان تعهدات متقابل روی موضوعات کوچکتر حساسیت نشان می دهند به طوری که اصل و ماهیت توافق را به مخاطره می اندازند؟

خبر
با پایان دور ششم مذاکرات وین همچنان تاریخ دور جدید مذاکرات و بازگشت هیأت های سیاسی ۱+۴ و ایران و آمریکا به اتریش نامشخص است، این در حالی است که سخنگوی جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به یورونیوز گفته است؛ ایران پیغام داده تا شروع به کار دولت رئیسی در ماه اوت به مذاکرات برنخواهد گشت.

توقف مذاکرات وین به تردیدها و بدبینی ها به احیای برجام دامن زده است، به ویژه صحبتهای اولیانوف نماینده روسیه در مذاکرات که تا دور قبل همواره اظهارنظرهای امیدبخش داشت بر احتمالات منفی پیرامون توافق هسته ای افزوده است. او هفته قبل هشدار داد که تعویق مذاکرات ممکن است عزم طرف های درگیر توافق را سست کند.

این در شرایطی است که بعد از آغاز مذاکرات وین و توافقات اولیه اعضا و اعلام شروع نگارش متن نهایی توافق خوشبینی ها در رابطه با تفاهم زودهنگام افزایش یافت به طوری که برخی اعتقاد داشتند دور ششم مذاکرات توافق نهایی حاصل می شود. اینکه چرایی عدم حصول توافق بعد از شش دور مذاکره و تعویق زمانی نامعلوم ادامه آن چگونه قابل تحلیل است واکنش های متفاوتی به همراه دارد.

به طور کلی اختلافات طرفین مذاکره را در دو سطح فنی – حقوقی و سیاسی می توان ارزیابی کرد. در سطح فنی – حقوقی که به زعم من پوسته یا صورت مذاکرات است توافقات مهمی شکل گرفته به طوری که رفع تحریم های موضوعی و در مقابل گام های عقبگرد هسته ای ایران با چالش مهمی مواجه نبوده است. طبق ارزیابی کارشناسان برداشتن تحریم های بانکی، نفتی، پتروشیمی، بیمه و کشتیرانی دستکم ۸۰ درصد اقتصاد ایران را از سایه تحریم خارج می کند. در سمت ایران ملاحظه چالشی برداشتن تحریم های افراد حقیقی و حقوقی مورد مطالبه است اما امریکا اعلام کرده نمی تواند تحریم های غیر هسته ای که در زمان ترامپ وضع شده است را بردارد. در سمت مقابل امریکا و تروئیکای اروپایی با توجه به کاهش نقطه گریز هسته ای ایران اصرار دارند سانتریفیوژهای نسل جدید یا امحا و یا از ایران خارج شود امری که مورد موافقت تهران قرار نگرفته است. از طرفی عنوان می شود تهران خواستار تضمین جدی دولت امریکا برای حفظ پایبندی به توافق و عدم امکان خروج واشنگتن به مانند تجربه دولت ترامپ است که ظاهرا امریکا در این زمینه تاکنون نتوانسته است ایران را قانع کند. بنابراین در ابعاد فنی – حقوقی توافقات اصلی حاصل شده و آنچه مورد اعتراض طرفین است در مقابل راه طی شده اهمیت به مراتب کمتری دارد.

حال سوْال اینجاست چرا ایران و امریکا علی رغم نمایش عزم جدی خود برای بازگشت به تفاهم و پیمایش مسیر بخش های کلان تعهدات متقابل روی موضوعات کوچکتر حساسیت نشان می دهند به طوری که اصل و ماهیت توافق را به مخاطره می اندازند؟

پاسخ در ماهیت حاکم بر موضوع مذاکرات است، یعنی هسته اصلی که امر سیاسی است نه فنی و حقوقی، آنچه طرفین را در تحصیل تفاهم نامه پایانی با محدودیت و وسواس روبه رو می سازد حساسیت های سیاسی است. ابعاد سیاسی مذاکرات و توافق ها بر دو پایه حیثیتی – اعتباری و بازخوردها و مصارف داخلی است. در سوی ایران سالها تبلیغ و ترویج اهمیت دانش هسته ای موانع جدی در برگشت به عقب ایجاد کرده است به ویژه حامیان و حاملان گفتمان انقلابی مرسوم روی این فقره بشدت حساس هستند بنابراین عقب نشینی از پیشرفت های هسته ای اگر بیش از حدود تعیین شده توسط رهبری باشد از حیث اعتباری برای تهران پرهزینه خواهد بود. از سمت دیگر رقابت های جناحی و اعتراضات دامنه دار اصولگرایان به دولت روحانی و دستگاه دیپلماسی خارجیِ ظریف امکان توافق به سبک دولت روحانی را از رئیس جمهوری منتخب گرفته است، بنابراین دولت جدید سعی خواهد کرد انتظارات هواداران و پایگاه رأی خود را به شکل نسبی جوابگو باشد.

در سوی دیگر بایدن با مخالفت های جدی از هر دو حزب در مسیر احیای برجام روبه روست امری که دست او را بسته و با محدودیت های جدی مواجهه کرده است. بایدن برای رفع تحریم های غیرهسته ای به حمایت کنگره نیازمند است موضوعی که در شرایط کنونی امکان تحقق ندارد. از طرفی بایدن طبق سنت رؤسای جمهوری امریکا به جز ترامپ که خرق عادت کرد نمی خواهد در دور اول و در سال آغازین مسئولیت خویش با استفاده از فرمان های اجرایی چالش برانگیز موقعیت خود و حزبش را در رقابت های جناحی داخلی به خطر اندازد.

بنابراین علی رغم تکیه و تأکید تهران و واشنگتن بر مفاد فنی – حقوقی گره اصلی را باید در مؤلفه های سیاسی و اعتباری جستجو کرد، چراکه هر یک تلاش می کنند تا آخرین زمان و امکان موجود از برگ های برنده خود برای اخذ امتیازات حداکثری استفاده کنند تا در ابعاد مذکور با انتقاد روبرو نگردند.

در چنین پس زمینه ای هر دو طرف اصلی دعوا باید ظرف روزهای آتی تصمیمات سرنوشت ساز و موثری بگیرند وگرنه قطعا اصل توافق با تهدید مواجه می شود چراکه فرسایشی شدن مذاکرات و نیز اعمال نفوذ و لابی دول مخالف برجام در امریکا قطعا در شکل گیری تفاهم نهایی اختلال ایجاد می کند.

ایران باید بپذیرد برای احیای برجام چاره ای جز واگذاری برخی امتیازات و عقب نشینی از بعضی مواضع وجود ندارد چراکه هر توافق برد – برد نیازمند تأمین منافع طرفین بطور متقابل است وگرنه حتی در صورت پیروزی یک طرف در زمان تنظیم توافق قطعا پایداری آن با چالش مواجه می شود. اگر واقعیت های میدانی تحولات منطقه را مدنظر قرار دهیم به این نتیجه می رسیم تهران در صورت احیای برجام به جز مواهب اقتصادی، رفع تحریم ها و پیروزی حقوقی و دستاوردهای سیاسی می تواند از موقعیت تغییر استراتژی های کلان امریکا برای خروج از خاورمیانه استفاده حداکثری کند. خروج امریکا از افغانستان یک نمونه از فرصتهای جدید در اختیار تهران است که اگر برجام زنده و اجرایی شود ایران امکان بهره برداری از این رویداد را بدست می آورد امری که انتظار می رود در آینده در مورد عراق هم صورت عملی به خود بگیرد.

از طرفی دولت بایدن بر خلاف ترامپ با استناد به رویکردهای جدیدِ کلان سیاست خارجه امریکا در دوره اوباما به موازنه قدرت شیعه – سنی و پرهیز از جانبداری محض یکطرفه در راستای منافع ملی کشورش معتقد است هر چند بطور نسبی تفاوت هایی با دولت اوباما دارد اما کلیت این دو ایده تلاقی دارد که این سیاست در مجموع به سود جمهوری اسلامی خواهد بود. اما اگر برجام شکست بخورد خود به تنهایی می تواند مهمترین عامل استمرار حضور امریکا در منطقه باشد.

در سوی دیگر امریکا هم باید آگاه باشد اگر امتیازات موثر به تهران ندهد و بر مواضع فعلی خود اصرار داشته باشد هم ایران نقطه گریز هسته ای خود را کوتاه تر خواهد کرد و هم واشنگتن همچنان ملزم خواهد بود در باتلاق خاورمیانه ادامه حضور داشته باشد و هزینه های هنگفت این حضور را گردن بگیرد.

در مجموع و با نظرداشت عوامل صدرالاشاره هر دو کشور در مقطع کنونی وارد پیچ تند سیاسیِ تصمیم سازی برجامی شده اند و ناگزیر از اقدامات شجاعانه و خطیر هستند. به باور نگارنده علت اصلی توقف مذاکرات از سوی تهران صرفا بحث انتقال قدرت به دولت جدید و هماهنگی های مورد نیاز در این راستاست و این موضوع ارتباطی به بروز موانع جدی در عزم تهران برای توافق ندارد. از آنجا که مقامات ایران به خوبی می دانند دولت بایدن امکان برداشتن تحریم های غیر هسته ایِ مصوبِ دولت ترامپ و نیز ارائه ضمانت مؤثر عدم خروج دوباره امریکا از برجام را ندارد باید در حاشیه مذاکرات مابه ازای موارد فوق در عراق و سوریه امتیازات عمده ای به نفع خود و هم پیمانانش بگیرد امری که قطعا در حدود اختیارات دولت مستقر در واشنگتن است.

دیپلماسی ایرانی

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها