رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 542935

نگاهی به سریال‌سازی در عرصه داخلی

برای کدام مخاطب؟

ساعت 24-مقطع زمانی عجیبی را در حوزه سریال‌سازی می‌گذرانیم، هر اندازه که میزان بینندگان مجموعه‌های تلویزیونی در قیاس با گذشته کمتر و کمتر می‌شوند و هرقدر که حضور این قبیل آثار در سبد اوقات فراغت مخاطبان قاب شیشه‌ای کم‌رنگ‌تر می‌شود

ولع شبکه‌های تلویزیونی و در کلیتی بزرگ‌تر ولع سیما برای تولید سریال افزوده می‌شود؛ انگار که ساخته‌شدن و روی آنتن رفتن این آثار و خالی‌نماندن کنداکتور از این حجم از سریال جدید نه در راستای ساخت آثار متفاوت و متنوع برای پرکردن اوقات فراغت بینندگان بلکه نوعی انجام وظیفه اداری و مأموریت برای پرکردن کنداکتور به هر قیمتی است. البته شیوه سیاست‌گذاری سیما را در برخورد با انتقاداتی که به عملکردش وارد می‌شود، در مواردی مانند تعطیلی برنامه محبوب «‌نود» دیده‌ایم که با عدم پاسخ‌گویی و به عبارت بهتر بی‌پاسخ‌گذاشتن خواسته انبوهی از طرفداران این برنامه روبه‌رو شد؛ سیاستی که سال‌هاست در حوزه آثار نمایشی سیما نیز به کار گرفته می‌شود و صدای انتقاد مخاطبان عام و کارشناسان این حوزه از اُفت کیفی اغلب سریال‌های تلویزیونی و لزوم تغییر رویکرد کمیت‌گرای این رسانه به گوش کسی از تصمیم‌گیران ارشد حوزه نمایش این سازمان نمی‌رسد.

این فقط یک سوی بحران است و شبکه کم‌سن‌وسال‌تر نمایش خانگی که حدود 15 سال از آغاز فعالیت آن (در حوزه تولید سریال) می‌گذرد نیز به نوبه خود به این آش شور دامن می‌زند. شبکه‌ای که همچون سیما محدویت ناشی از ضرورت پرکردن آنتن و مأموریت قانونی مقابله با رسانه‌های آن سوی آبی از شبکه‌های فارسی‌زبان تا سریال‌های چندفصلی بین‌المللی در شرح وظایفش دیده نمی‌شود، بااین‌حال آن‌چنان در تولید سریال افراط به خرج می‌دهد که گویی رسالت اصلی تأمین محتوای نمایشی نه برای جمعیت هشتاد و چند میلیونی ایران که برای یک جمعیت مخاطب میلیاردی را عهده‌دار است که هیچ دسترسی به فیلم و سریال‌های ساخته‌شده از سوی دیگر تولیدکنندگان آثار نمایشی ندارد و تنها می‌تواند بیننده آثار ریز و درشت تمام‌نشدنی این شبکه باشد.

در زمان نگارش این یادداشت در هفته سوم فروردین، افزون بر سریال‌های «سیاوش»، «می‌خواهم زنده بمانم» و «ملکه گدایان» که پخششان از قبل از نوروز آغاز شده بود و سریال «قورباغه» که به‌تازگی پخش آن به اتمام رسیده، سه سریال دیگر راهی بازار شده‌اند: «دراکولا»ی مهران مدیری، «مردم معمولی» رامبد جوان و «گیسو»ی منوچهر هادی. یعنی هفت سریال در یک بازه زمانی کوتاه! این حجم از سریال که باید شش سریال نوروزی تلویزیون یعنی «پایتخت»، «نون خ 3»، «همبازی»، « گاندو 2»، « نوروز رنگی»، «دست‌انداز» و سریال « حورا» به‌عنوان مجموعه بعد از تعطیلات شبکه سوم سیما را هم به آنها اضافه کرد، عدد 14 مجموعه نمایشی را به دست می‌دهند؛ عددی که به خودی خود نشان‌دهنده سیاست «ساخت بر اساس لزوم ساخت» و نه بر اساس نیاز، وقت و ذائقه مخاطبان است؛ چراکه اگر جز این بود، حتما با یک محاسبه سرانگشتی ساده قابل تشخیص بود که با باران 14 سریالی مخاطبان آن‌هم در شرایطی که جای خالی برخی از ژانرها مانند ژانر تاریخی، ژانر ورزشی و... به‌شدت در میان آثار پخش‌شده خالی است، نه‌تنها موفقیت قابل توجهی در جلب مخاطب حاصل نمی‌شود بلکه همان دلخوشی کوچک ولی بسیار دلنشین وجود «خاطره مشترک نمایشی میان بینندگان» هم که سال‌هاست بر اثر ازدیاد شبکه‌های تلویزیونی سازنده سریال مخدوش‌ شده، مخدوش‌تر و ‌کم‌رنگ‌تر خواهد شد.

تکرار این نکته خالی از لطف نیست که اگر به تلویزیون به اشتباه وظیفه مقابله کمّی با محصولات نمایشی آن سوی آبی واگذار شده و این رسانه به ‌واسطه همین مسئولیت، افراط‌هایش در مجموعه‌سازی را توجیه می‌کند و اگر امید کمی به تغییر سیاست‌های پاسخ‌گویی این رسانه در قبال انتقادات به عملکردهایش در تولید سریال وجود دارد، اما شبکه نمایش خانگی و از آن بدتر پلتفرم‌های پخش‌کننده‌ای که به نظر می‌رسد خارج از دایره وظایفشان به سریال‌سازی افراطی روی آورده‌اند، هنوز آن‌قدر جای پایشان در این مسیر اشتباه سفت نشده که نتوان آنها را از ادامه این راه بازداشت؛ دید کارشناسی لازم است و جسارت و قاطعیت.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها